۱۳۸۸/۰۱/۱۱

مارس 2003میلادی؛اشغال عراق ودستگیری خالدشیخ بلوچ

مارس 2003میلادی؛اشغال عراق ودستگیری خالدشیخ بلوچ
دردانگ نیوز: سومین ماه سال میلادی از نظر تاریخی اهمیت ویژه ای دارد. علاوه از وقایع پیش آمده در قرون گذشته در قرن بیست ویکم اتفاقات مهم تاریخی در ماه مارس اتفاق افتادند که باعث تغییراتی در سیاست بین المللی واقتصاد جهان شدند. بویژه ماه مارس 2003شاهد اتفاقات تاریخی بود. ارتش اشغالگر و خونخوار ایالات متحده آمریکا وهم پیمانانش در همین ماه وارد عراق شده و سرزمین انبیاء و اولیاء و صحابه(رض) را با چکمه های کثیف خود لگدمال کردند.
اشغالگران با تکبر و نخوت تمام عراق را اشغال کردند و طبق عادت خود جیره خواران سی آی ای و مزدوران دین فروش را بر مسند قدرت نشاندند و خود همراه پلیس که اکثریت آن شیعه هوادار آمریکا هستند مشغول به ریختن خون مردم بی دفاع و بی گناه عراق شدند. تاکنون هزاران شهروند بیگناه عراقی قربانی چپاولگری و تکبر نیروهای اشغالگر و پلیس دست نشانده شده اند.
اما ازطرفی مجاهدین و مردم ضداستعمارگر ساکت ننشستند.
شیرهایی همچون شهید ابومصعب الزرقاوی(رح) به میدان آمده و سربازان بزدل اشغالگر و دست نشاندهای آنان را به درک واصل نمودند.
غیر از مقتدی صدر که چند روزی علیه اشغالگران جنگید کسی از اهل تشیع نیروهای اشغالگر را نشانه نگرفت، بلکه "آیات عظام"جرأت نکردند فتوایی علیه استکبارجهانی صادر کنند و همواره مردم را به شرکت در انتخابات زیر سایه مستکبران بین اللملی تشویق نمودند.
به هرحال اگراین جنگ نمی بود پرده از چهره زشت منافقین برداشته نمی شد وجهانیان از حس ضدبیگانگان مسلمانان راستین و قدرت مجاهدین عراقی و غیر عراقی مطلع نمی شدند.
پس از شش سال درندگی و ظلم ایالات متحده خودش را تنها می بیند و چاره ای جز اعلام ضرب الاجل برای خروج سربازان شکست خورده اش از عراق ندارد.
یکی دیگر از اتفاقات مهم که مارس 2003 میلادی رخ داد دستیگری طراح عملیات غرورآفرین یازده سپتامبر است. خالدشیخ محمدبلوچ ایرانی تبار که در جهادعلیه اشغالگران روسی در افغانستان شرکت کرده بود از بنیان گزاران سازمان جهانی القاعده محسوب می شود.
این کویتی ایرانی تبار فرمانده بخش عملیات نظامی القاعده و مرد شماره 3 این سازمان جهادی بدون مرز بود.
گفته می شود پدربزرگ ایشان از فارغ التحصیلان دارالعلوم دیوبند(هندوستان) به کویت مهاجرت کرده است.
خویشاوندن خالدشیخ بلوچ در بلوچستان ایران و پاکستان زندگی می کنند.
پس از عملیات 11سپتامبر ایشان در شهرهای مختلف پاکستان به خدمت واعانت مجاهدین القاعده مشغول شدند.
متاسفانه این مجاهد دلیر نستوه که جهان کفر را به لرزه در آورده بود به علت خیانت یک شکم پرست و بنده دلار و ثروت در مارس2003 میلادی توسط تیم ویژه سی آیِ ای و نیروهای امنیتی خائن پاکستان در یکی از شهرهای همین کشور دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شد. پس از مدتی آن خائن پول پرست از ایالات تکزاس آمریکا سر در آورد و قهرمان 11سپتامبر در گوانتانامو دیده شد.
خالدشیخ بلوچ مسولیت طراحی چندین عملیات علیه مواضع دشمن از جمله عملیات تاریخی یازده سپتامبر را به عهده گرفت ومدتی پیش درمقابل دیده گان جهانیان خود را قهرمان عملیات 11 سپتامبر معرفی کرده وبه آن اعلام افتخار کرده بود.پروردگار یکتا اسباب آزادی با عزت ایشان را فراهم کند امت مسلمان رابا چنین قهرمانانی به عزت از دست رفته اش برساند

طالبان پاکستان حمله به دانشکده پلیس در لاهور را بر عهده گرفت


رادیو فردا: بيت الله محسود، رهبر طالبان در پاکستان می گويد حمله روز دوشنبه به يک دانشکده پليس در لاهور پاکستان، کار گروه او بوده است.

در آن حمله هشت کارآموز پليس کشته و ده ها تن زخمی شدند.

به گفته مسئولان امنيتی پاکستان، چهارتن از مهاجمان نيزدر زد وخورد با ماموران امنيتی کشته شدند و مسئولان در حال بازجويی از چهار نفری هستند که در جريان عمليات دستگیر شده اند.

اجمد احمد يک مامور پليس پاکستان به خبرگزاری فرانسه گفته بود که حمله کنندگان يونيفورم پليس بر تن داشتند.

تبادل آتش ميان صدها مامور پليس و سرباز پاکستانی که اين دانشکده را محاصره کردند با مهاجمان چند ساعت ادامه داشت. رحمان مالک، وزير کشور پاکستان، گفته است ظاهرا مهاجمان از افراد بيت الله محسود بودند و از پايگاه آنها در وزيرستان جنوبی آمده بودند. بيت الله محسود، رهبری گروهی را با عنوان «تحريک طالبان پاکستان» بر عهده دارد که ائتلافی است متشکل از چند گروه و عمدتا در شمال غرب پاکستان فعاليت می کند و با طالبان افغانستان مرتبط است. امريکا برای دستگيری او يا دريافت اطلاعات درباره او پنج ميليون دلار پاداش تعيين کرده است.

وزارت کشور پاکستان پیشتر اعلام کرده بود که گروه های پاکستانی مانند «لشکر جهانجوی»، «لشکر طيبه» و «جيش محمد» را مسئول اين عمليات خوانده است.

اين حمله در حالی انجام گرفت که کمتر از يک ماه پيش، در حمله مردان مسلح به اعضاء تيم ملی کريکت سريلانکا در شهر لاهور، شش مامور انتظامی و يک راننده پاکستانی کشته و هفت تن ازاعضای تيم ملی کريکت سری لانکا مجروح شدند.

روز سقوط خلافت عثمانی


سنی آنلاین: آتاتورک بعد از اینکه رئیس جمهور شد پایتخت را از استانبول به آنکارا تغییر داد و برای رسیدن به اهداف شوم خویش تدابیر شدیدی اتخاذ نمود؛ مقابله با دین و فعالیت های مذهبی، تلاش برای ترویج افکار ضد دینی (لائیکی) و بازگرداندن ملت ترکیه به هویت قومی (تورانی) و تعصب بر آن به جای تاثر از عرب و فرهنگ اسلامی را می توان از جمله اهداف آتاتورک برشمرد.


روز سوم مارس سال 1924م روزی بود که خلافت عثمانی سقوط کرد. بعد از اینکه مصطفی کمال جمهوریت را به عنوان سیستم حکومتی ترکیه معرفی کرد پارلمان ترکیه با رأی خود خلافت را لغو کرد.
به این ترتیب پرونده حکومت اسلامی بسته شد، حکومتی که رسول اکرم صلی الله علیه وسلم با ورود به مدینه منوره آنرا پایگزاری کرده بودند تا بعد از وفات ایشان به نام خلافت اسلامی رمز وحدت امت و گرداننده امور مسلمین باشد. تا زمانیکه خلافت پابرجا بود در بین مسلمانان خبری از تعصبات قومی نبوده و هیچ گاه زیر پرچم قومیت های جاهلی گرد نیامدند، تا اینکه غربی ها بیشتر قلمروی اسلامی را اشغال کرده شروع به متزلزل نمودن خلافت عثمانی نمودند، خلافتی که حتی در سالهای پایانی و دوران ضعف خود هنوز هم رمز وحدت مسلمانان بود.بالاخره آنچه را که مسلمانان تصورش را هم نمی کردند اتفاق افتاد. کمال آتاتورک مسئولیت الغاء خلافت اسلامی را به عهده گرفت تا به این وسیله راه را برای تغییر ریشه ای نظام ترکیه هموار سازد.آتاتورک بعد از اینکه رئیس جمهور شد پایتخت را از استانبول به آنکارا تغییر داد و برای رسیدن به اهداف شوم خویش تدابیر شدیدی اتخاذ نمود؛ مقابله با دین و فعالیت های مذهبی، تلاش برای ترویج افکار ضد دینی (لائیکی) و بازگرداندن ملت ترکیه به هویت قومی (تورانی) و تعصب بر آن به جای تاثر از عرب و فرهنگ اسلامی را می توان از جمله اهداف آتاتورک برشمرد.
در سال 1925 پوشیدن کلاه شاپو (غربی) را به جای کلاه محلی به عنوان رمزی برای آزادی از رسوم اسلامی و گرایش به سوی فرهنگ غرب برای مردان الزامی و قانونی شد.
او در ظاهر این قانون را با شعار احترام به حقوق شخصی افراد به تصویب رساند، اما در واقع می خواست با این شعار ماهیت استبدادی و ضد دینی و اسلامی حکومت خویش را بپوشاند.
کمال آتاتورک حجاب را ممنوع اعلام کرده و مردان و زنان را از پوشیدن لباسهای محلی منع می نمود؛ اذان گفتن را آزاد گذاشت اما به زبان ترکی! او به شدت از لفظ شهادتین در اذان ناراحت گشته وچهره اش متغیر می گشت و می پنداشت که نام او (العیاذ بالله) به جای نام مبارک آن حضرت صلی الله علیه وسلم گفته شود. مسجد ایاصوفیه را تبدیل به موزه کرد و تاریخ هجری را به تاریخ میلادی بر گرداند. او سعی نمود فرهنگ تورنی را بار دیگر در ترکیه زنده کند، همچنین حروف الفبا را از عربی به لاتین برگردانده و یکشنبه را به جای جمعه تعطیل اعلام کرد. قوانین اسلامی مربوط به زنان را لغو نموده تا آنان در تمام امور بدون درنظر گرفتن طبیعت و تفاوتهای جنسی با مردان مساوی باشند.
آتاتورک همه این کارها را انجام داد تا به گمان خویش ترکیه را از تاریکی ها به سوی نور رهنمون سازد. نوری که در نزد او عبارت بود از: از بین بردن شخصیت اسلامی و ذوب شدن در فرهنگ غرب و اعتماد به آنچه را که از خوبی و بدی و تلخی و شیرینی، زشتی و زیبایی دربر دارد. او برای رسیدن به اهداف شوم خود تمامی قوانین اسلامی را لغو و به جای آن قوانین دست نوشته بشر (غرب) را جایگزین آن نمود، قانون اجتماعی سویس، قانون جنایی ایتالیا و قانون تجارت آلمان را جایگزین قوانین و شریعت اسلامی کرد.
این اولین بار بود که مسلمانان مجبور بودند به جای قوانین اسلامی به قانون غیر شرعی و اجنبی تن در دهند.
کمال آتاتورک برای محو آثار اسلام دست به کشتارهایی زد. در درجه اول علما و هر کس که در مقابل تصمیمات او ایستادگی یا اعتراض می کرد قربانی این جنایات بودند. در کنار آن زندانی کردن، تبعید واز طرفی دیگر به مسخره گرفتن احکام شریعت و تعرض به آزادی شخصی، همه وهمه با نام و در لوای دمکراسی انجام می گرفت. جالب تر اینکه کشورهای غربی و عرب های غرب زده همواره آتاتورک را به خاطر این که ترکیه را از تاریکی های قرون وسطایی نجات داده و به نور تمدن و ترقی آشنا ساخته تعریف و ستایش می کردند و نظام لائیکی و آزادی زن از قید و بندهای شریعت را از جمله کارنامه های درخشان او بر می شمردند.با این وجود همه کسانی که کمال را تمجید وتعریف می کردند به درستی می دانستند که ملت ترکیه آتاتورک را برای از بین بردن دین و تغییر نظام انتخاب ننموده، بلکه او در واقع مستبدانه بدون اینکه به رأی کسی اهمیت دهد بر کرسی ریاست نشسته بود.آتاتورک بعد از اینکه خلافت اسلامی را از بین برد و ترکیه را از گذشته اسلامی و پرعظمت خویش منقطع ساخته و آنرا تبدیل به دولتی کوچک و ضعیفی که جیره خوار غرب و یهود بوده، و بعد از نظامی کردن کشور و تغییر نظام اسلامی به لائیک و سپردن پستهای کلیدی کشور به همفکرانش، و درست هنگامی که فکر می کرد اسلام را در ترکیه کاملاً ازبین برده در روز10/11/1938م بر اثر ناراحتی کبد که بر اثر زیاده روی و افراط در نوشیدن مشروبات الکلی به آن مبتلا شده بود، درگذشت.
برخی از نویسندگان ومورخین اینگونه وانمود کرده اند ملت ترکیه لقب آتاتورک (پدرترک) را به نشان احترام و تعظیم به کمال داده اند اما در حقیقت فقط گروهی از هوادارانش او را به این لقب خوانده اند.
اینگونه بود که خلافت اسلامی بعد از گذشت 1292سال سقوط کرد و امت انسجام خود را از دست داده و در معرض تهاجم و خطر بیگانگان قرار گرفت، آما آرزوی باز گشت خلافت اسلامی همواره در قلوب مسلمین موج می زند. اکنون که ترکیه باز به اسلام باز گشته سوال این است آیا که در تحولات اخیر امیدی به باز گشت دوباره خلافت وجود دارد؟

فروردین ۱۰حمله به نمازگزاران مسجد اهل سنت مشهد


سنی نیوز :به گزارش خبرنگار سنی نیوز در مشهد، شب پنج شنبه هفته گذشته قبل از نماز عشاء جوانی شیعی با ورود به مسجد اهل سنت (مسجد رضائیه) این شهر بعد از مورد ضرب و شتم قرار دادن موذن این مسجد بلندگو مسجد را روشن کرده و اذان شیعی داد!!!.
این مهاجم وحشی بعد از اذان دادن خطاب به نمازگزارانی که از اعمال وحشیانه اش وحشت زده شده بودند گفت: دور در ما شیعه هاست و شما حق ندارید در مقابل این اعمال ما هیچ عکس العملی انجام دهید.نماز گزاران بعد از دستگیری این مهاجم با تماس با پلیس خواهان برخورد با این شرور شدند.
اما نیروهای پلیس زمانی در صحنه حاضر شدند که این مهاجم توسط همدستانش از دست نماز گزارن رها شده و متواری گشته بود.پلیس جمهوری اسلامی اعلان کرده است که مهاجم، یکی از ارازل و اوباش شهر مشهد بوده است و به صورت اتفاقی و بدون برنامه ریزی قبلی وارد مسجد شده است!!.
آنچه باعث تعجب و شگفتی همگان گردیده، این است که چطور یک جوان از ارازل و اوباش توانسته است اذان شیعی را از اول تا آخر بدون هیچ گونی اشتباه و حتی استرسی بگوید و بعد از اذان نمازگزارن را تهدید نماید و سخن از دین و مذهب بگوید.
و جالب تر اینکه پلیس بعد از تماس نماز گزاران با حدود یک ساعت تاخیر زمانی حاضر شده است که این مهاجم متواری شده است.
نکته دیگر اینکه اگر مهاجم بدون برنامه ریزی وارد مسجد شده است چرا کسانی دیگر برای آزاد ساختن او از دست نماز گزاران وارد مسجد شده اند.
به هر حال آنچه بر همگان واضح و روشن است گر چه جمهوری اسلامی منکر آن شود این است که این اقدام هم یکی دیگر از دسیسه های جمهوری اسلامی و نیروهای بسیج برای سنی ستیزی در ایران و خصوصا خراسان رضوی و شهر مشهد بوده است.
شهر مشهد که جمعیت قابل توجهی از ساکنین آن را اهل سنت تشکیل می دهند سال هفتاد و دو شاهد تخریب مسجد شیخ فیض بود و هم اکنون نیز جمهوری اسلامی در پی ایجاد جو رعب و وحشت و در نهایت تخریب مساجد اهل سنت آن بر آمده است.

۱۳۸۸/۰۱/۱۰

فریاد یک طلبه؛ به کدامین گناه اسیر شد؟


فریاد یک طلبه؛ به کدامین گناه اسیر شد؟

در عین کمال و بزرگی بسیار متواضع و ساده زیست بود. احترام به عموم طلاب و اساتید و مردم عادی خصلتش بود بهترین مشغله اش درس و تدریس و دعوت و تبلیغ بود. شبهای جمعه و حتی درمیان هفته برای وعظ و ارشاد به روستاهای دور افتاده سفر می کرد. مشکلاتی همچون سردی، گرمی و طوفانهای سوزان و شن که مردم بومی را مجبور به کوچ کردن نموده است در مقابل عزم و اراده آهنین او هیچ بود.
او همیشه به فکر پیشرفت علمی طلاب و اصلاح جامعه و مردم بود. بیشتر اوقاتش را با طلاب، همکاران و مردم میگذراند. طی چند سالی که افتخار شاگردی اش را داشتم هیچگاه نشنیدم به کسی دستور دهد فلان کارم را انجام بده. همواره طلاب را نصیحت میکرد و به هنگام نصیحت نمودن اقوال اساتید و بزرگان سلف بویژه علمای دیوبند را نقل میکرد. مفتی محمدقاسم، حضرت شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید، مولانا محمدابراهیم دامنی(رح) و مولانا محمدعمرسربازی(رح) ازشخصیتهای محبوب ایشان بودند و هستند.
حقیقتا مولوی عبدالله براهوئی از برجسته ترین علماء سیستان هستند که به اتهام بی گناهی و سرپرستی طلاب آواره دارالعلوم امام ابوحنیفه رحمه الله در ماه مبارک رمضان از خانه شان توسط اطلاعاتیها ربوده شدند. مولوی عبدلله براهویی استاد برجسته حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح) پس از اشغال حوزه علمیه محمدیه توسط مزدوران اطلاعات و سلیمانی همراه دیگر اساتید و طلاب به روستای عظیم آباد منتقل شدند و با وجود بی سر و سامانیها در دارالعلوم امام ابوحنیفه(رح) مشغول به خدمت شدند. ایشان پس از تخریب دارالعلوم امام ابوحنیفه(رح) عهد کرده بودند تا دستور استاد گرانقدر مولانا حافظ محمدعلی ازجایشان تکان نخواهند خورد و فریاد قال الله وقال الرسول را زیر سقف آسمان و بر خروارهای اطاقهای تخریب شده ادامه خواهند داد، اما ماموران شیاد اطلاعات قبل از آغاز سال تحصیلی او را در سلولهای شکنجه خود انداختند.
پس از چندین ماه اسارت در تک سلولهای وزارت اطلاعات در زاهدان هم اکنون ایشان را بهمراه برادرش ذبیح الله براهویی، شاگردش مولوی علی نارویی ، شاعرمعروف حافظ محمد عمرخمر وبرادران استاد ارجمند مولانا حافظ محمد علی شه بخش و تنی چند از جوانان زاهدان به بند سیاسی زندان زاهدان انتقال دادند. یقین دارم ایشان اگرچه در اسارت هستند اما قلب ایشان با ماست ودغدغه فکری شان اوضاع حوزه تخریب شده و اشغال شده است. کاش می شد او را خبرکرد: استاد عزیز! اگرچه سایه شفقت و مهربانی شما موقتا از سر ما دور شده، اما ما با وجود تمام مشکلات به همت اساتید دیگر با کمال شوق در محل سابق حوزه مشغول به درس خواندن هستیم. بعد از هرنماز و تلاوت سوره یاسین برای آزادی عزتمند و هرچه زودتر شما دعا می کنیم. اگرچه سرمای یخبندان زابل خون مردم را منجمد می کند اما گرمی محبت ودلسوزی اساتید وعلماء زاهدان و استان خیمه های نازک وخنک ما را گرم نگهداشته و قول می دهیم تا آخرین قطره خون دست از طلب برنداریم. انشاءالله

ما میدانیم شما جرمی جز حق گویی وهمکاری با حضرت شیخ الاسلام و استاد گرامی مولانا حافظ محمدعلی (حفظهما الله) ندارید.

از خداوند منان مسئلت داریم هرچه زودتر شما را به آغوش گرم دوستان، خویشاوندان و همکاران و تلامیذ برگرداند. آمین


یک طلبه

۱۳۸۸/۰۱/۰۸

کشته شدن دست کم 50 نفر در حمله انتحاری در پاکستان


در حمله انتحاری بیش از 70 نفر زخمی شده اند

مقامات پاکستان می گویند یک بمبگذار انتحاری به یک مسجد در نزدیکی شهر جمرود در ایالت شمال غرب پاکستان حمله کرده است.

در این انفجار دست کم 50 نفر کشته شده اند.

تعداد کسانی که در این حمله مجروح شده اند بیش از 70 نفر ذکر شده است.

جمرود در کنار جاده گذرگاه خیبر به افغانستان قرار دارد.

شماری از ماموران پلیس یک ایستگاه بازرسی در نزدیکی مسجد نیز از جمله کشته شدگانند.

در حال حاضر امدادگران سرگرم جستجو در میان آوار برای یافتن مجروحین هستند.

ایالت سر حد شمال غربی پاکستان، صحنه یک رشته بمبگذاری های انتحاری بوده که به شورشیان طالبان و نیز اختلاف فرقه ای سنی ها و شیعیان ارتباط داده شده است.

روز گذشته در اثر بمبگذاری انتحاری در شهر جندوله در وزیرستان جنوبی دست کم 10 نفر کشته شدند.

انفجار انتحاری در یک رستوران رخ داد و گفته شده علت حمله رقابت بین جناح های پیکارجوی رقیب بوده است.

نیروهای امنیتی پاکستان اخیرا عملیات خود را بر سرکوب کردن پیکارجویانی متمرکز کرده اند که به کامیون های تدارکاتی نیروهای ناتو و آمریکایی در افغانستان، حمله می کنند.

گزارش ها حاکی از آن است که شرکت مشاوران آمریکایی در هم آهنگ کردن عملیات نیروهای پاکستانی موجب خشم ساکنان قبیله نشین منطقه شده است.

پیام به اوباما ,طنز



اوباماجان!
خطاب به من و رهبرم پیام داده بودی. دمت گرم. الحق که اهل تغییری. این پدر و مادرم پایشان لب گور است اما دل نمی‏کنند و می‏خواهند بیایند مرا ببینند. تغییری بده قبل از آنکه اجل برسد، ویزایشان برسد. اینجا هم آنقدر لفت و لیسش ندهند که در مراسم انگشت نگاری عزرائیل بچسبد خِرِّشان را.سعدی و بنی‏آدم و زندگی خوب و اینجور خرت و پرت‏ها را که دربست با تو هم عقیده‏ام.در مورد رهبرانم کمی زیادی اوباما هستی. تو فکر می‏کنی حضرت رهبر همانی است که در ایرانشهر پیاده راه می‏رفت و چپق دود می‏کرد؟ اخوی، برای خودش فرعونی شده سوار برملت. چپق‏ها می‏کند چاق.برادر! ریشی بگذار. تسبیحی بگیر دستت. باراک و اوبامایی‏ات را بگذار کنار. حسینی‏ات را پر رنگ کن. زیارت امام رضایی برو. حیا کن. یوتوب را رها کن. به نزدیکی حوزه و کاخ سفید بیندیش، و الا چه پیامی؟ چه کشکی؟

۱۳۸۸/۰۱/۰۷

مصاحبه دردانگ نیوز با کمال ناروئی سخنگوی جنبش مقاومت مردمی ایران(جندالله)


اشاره: یکی از اساسی ترین وظایف رسانه ها ایجاد ارتباط بین مردم و دولتمردان و رهبران آنهاست.
رسانه های محدود اما کاملاْ فعال اهل سنت کشور همواره پلی ارتباطی بین مردم و شخصیتهای برجسته که در تلاش اند حقوق اهل سنت را از رژیم بگیرند بودند. به همین منظور "دردانگ نیوز" توسط پایگاه اطلاع رسانی جنبش مقاومت مردمی جندالله مصاحبه ای با سخنگوی جندالله انجام داده که هم اکنون پیش روی شما بازدیدکنندگان گرامی قرار دارد.


دردانگ نیوز: لطفاْ در مورد برنامه آینده جنبش توضیح دهید آیا جنبش به انجام عملیات فدائی ادامه خواهد داد؟

با سلام و درود
از زحمات و تلاشهای شما در اطلاع رسانی سپاسگذارم و از ایزد منان برای شما آروزی پیروزی و موفقیت دارم.

سخنگوی جنبش: برنامه ها و استراتژیهای ما طبق واقعیتهای موجود ( جامعه ، جنبش )اتخاذ می گردد اما در مورد عملیاتهای اسشتهادی باید بگویم به امید الله ادامه خواهند یافت و اولین عملیات استشهادی با موفقیت انجام گرفت و اگر بخواهیم آن را تحلیل نمائیم فقط می توانیم بگویئم عملیات استشهادی سراوان کمر رژیم را در بلوچستان شکست شاید برای بسیاری این امر قابل قبول نباشد اما برای ما که در نبرد با رژیم هستیم کاملا ملموس است و این عملیات قدرت جنبش را چند برابر کرد و رژیم این را به خوبی می داند اما چون نمی خواهد این عملیاتها انجام گیرد و ما دلسرد شویم سیاست سانسور را در پیش گرفت تا ما چنین برداشت کنیم که این گونه عملیاتها تاثیر زیادی بر رژیم ندارد اما برای ما کاملا روشن بود و تاریخ این را اثبات خواهد کرد به همین خاطر عملیاتهای استشهادی ادامه خواهند داشت.

دردانگ نیوز: آیا این خبر صحت دارد که فرمانده جنبش امیر عبدالمالک ریگی در عملیات لار مجروح شدند؟ آیا جراحت شدیدی برداشتند؟

سخنگوی جنبش: رهبر عزیز امیر عبدالمالک در عملیات 17 اسفند جراحات جزئی برداشتند و الحمدلله الان جراحات ایشان التیام یافته و سالم و تندرست هستند.

دردانگ نیوز: عموماْ وزارت اطلاعات باعث دستگیری مبارزین جنبش میشه ولی هدف نیروی انتظامی و امثال آن قرارمیگیرند. چرا دفتر وزارت اطلاعات را مورد حمله قرار نمی دهید؟

سخنگوی جنبش: درست است که جنایات توسط وزارت اطلاعات انجام می گیرد با اینکه نیروی انتظامی هم در جنایات نقش خود را دارد اما جنگ ما یک جنگ چریکی و پارتیزانی است و این جنگ شرائط و ادوات خود را دارد و اگر چه نیروهای انتظامی هدف قرار می گیرند اما تاثیر آن بر کل نظام است و با گسترش آن تاثیر آن هم بر نظام سنگین تر می شود و تمامی جنگهای چریکی در دنیا چنین هستند و اگر مورد مطالعه قرار گیرند این اشکالات خود به خود برطرف می شوند.

دردانگ نیوز: آیا جنبش تصمیم دارد دامنه عملیات هایش را به خارج از استان گسترش دهد؟

سخنگوی جنبش: قبلا گفتم استراتژیها و برنامه ها طبق واقعیتهای جامعه و جنبش اتخاذ می شوند البته همانطور که رهبر عزیز در مصاحبه با تلوزیون العربیة بیان داشتند ما این قدرت را الحمدلله داریم ولی اجرایش منوط به تصمیم فرماندهان جنبش و خود رهبر می باشد.

دردانگ نیوز: برایتان آرزوی سلامتی و موفقیت دارم. از اینکه به ما وقت دادید بسیار سپاسگذارم.

سخنگوی جنبش: من هم از شما به خاطر فعالیتهایتان سپاسگذارم وامیدوارم موفق و پیروز باشید.
با تشکر
کمال ناروئی
سخنگوی جنبش مقاومت مردمی ایران(جندالله)
People's Resistance Movement of Iran

روابط عمومی جنبش مقاومت مردمی ایران
حرکة المقاومة الشعبیة الایرانیة
(جندالله)

یک روحانی ایرانی رابطه با آمریکا پیش از ساخت بمب هسته ای را منتفی دانست




حزب الله ایران خود را آماده ی صدور انقلاب می کند


تهران – رسانه ها
سایت حکومتی شبستان نیوز روز چهارشنبه 25/3/2009 به نقل از یک روحانی فعال در صحنه ی سیاست ایران ، برقراری رابطه ایران با آمریکا را مشروط بر ساختن بمب اتم دانست.بر اساس گزارش این وبگاه، آیت الله دکتر سید محمد باقر خرازی دبیرکل حزب الله ایران، در حاشیه ی همایش حزب الله گیلان درباره رابطه کشورش با آمریکا گفت: "هر وقت بمب اتم ساختیم با آمریکا رابطه برقرار می کنیم".وی در ادامه ی این مصاحبه افزود "اگر نباید بمب اتم ساخت ارتباط هم نباید داشت و اگر ارتباط باید داشت پس بمب اتم را نیز باید ساخت".

این سخنان در زمانی ابراز می گردد که اغلب مقامات ایرانی در واکنش به حساسیت جامعه ی بین المللی نسبت به فعالیت های هسته ای تهران اعلام داشته اند که برنامه ی اتمی آنان مسالمت آمیز بوده وهدف آن تولید نیروی برق مورد نیاز کشور است .

حال آنکه شورای امنیت سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه هایی خواهان توقف غنی سازی اورانیوم توسط ایران شده است .

دبیر کل حزب الله ایران که به نوشته ی شبستان عضو فقهای شورای نگهبان می باشد در شرح برنامه های حزبش برای اداره ی کشور ایران گفت: "جریان حزب الله به دنبال این است که بتواند از نیرو و توان همه آحاد ملت ما یک ساختار تشکیلاتی عظیم پدید بیاورد که در خدمت نظام و رهبری بوده، منحصر به فرد خاصی نباشد.

او که از طرفداران وفادار به رهبری آیت الله خامنه ای است، ماموریت این ساختار را حفظ آینده ی نظام وحکومت در ایران بر اساس مدل های دینی دانست که می بایست "انقلاب را در سراسر دنیا توسعه دهد".

شایان ذکر است که تز صدور انقلاب که از ابتدای برقراری جمهوری اسلامی ایران موجب دغده ی خاطر کشورهای همسایه ومحافل بین المللی بوده است دیپلماسی این کشور را همواره دچار مشکلاتی کرده است ویکی از عوامل روانی موثر در جنگ ایران وعراق بوده است .

اطلاعیه جدید ،کشف خانه تیمی وزارت اطلاعات و دستگیری یک مزدور رژیم


به نام خدا
بدینوسیله جنبش مقاومت مردمی ایران به اطلاع عموم مردم بلوچستان و ایران می رساند مبارزان شاخه اطلاعاتی جنبش یک خانه تیمی وزارت اطلاعات را کشف نموده و روز گذشته در یک عملیات دقیق به این خانه حمله نموده و یک تن از مزدوران رژیم را همراه با مقادیر زیادی مواد منفجره و اسلحه دستگیر کردند.
لازم به ذکر است که ظریف شیبانی از مسئولان عالیرتبه وزارت اطلاعات که چند روز پیش به دام مبارزان افتاد در اعترافات خود به این خانه تیمی و انبار مهمات وزارت اطلاعات اعتراف کرده بود که مبارزان فورا اقدام کرده و یک مزدور رژیم که داخل خانه بود را دستگیر کرده و تمامی مواد منفجره و اسلحه جات موجود در خانه را به غنیمت گرفتند.بازجوئیها از ظریف شیبانی (از مسئولین وزارت اطلاعات کرمان )و فردی که در عملیات روز گذشته دستگیر شد ادامه دارد و به زودی اعترافاتشان پخش خواهد شد.
جنبش مقاومت مردمی ایران(جندالله)

نوروز و روزانه 20 کشته در جاده های کشور

رئيس مركز كنترل ترافيك پليس راه جمهوری اسلامی گفت:‌ از25 اسفند تا كنون بر اثر حوادث رانندگي به طور ميانگين روزانه 20 نفر كشته و 80 نفر مجروح شده اند. سرهنگ حسين عليشاهي در گفت و گو با ايلنا با بيان اين مطلب افزود:‌ در اين مدت زماني به طور ميانگين هر روز در حدود چهار تا پنج هزار تصادف اتفاق افتاده كه بيشترآنها خسارتي بوده اند.
وي با بيان اينكه بيشترين حوادث رانندگي در جاده هاي كم ترافيك و فرعي اتفاق افتاده است‏‌، تصريح كرد: بيشترين تصادفات در جاده هاي ‌استانهاي چهارمحال بختياري‏‌‏‌ و سيستان و بلوچستان ‏ كه كم تردد هستند اتفاق افتاده است. رييس مركز كنترل ترافيك پليس راه كشور همچنين پرترددترين جاده‌هاي كشور را در استان‌هاي هرمزگان، اصفهان، سمنان، گيلان، مازندران،‌ خراسان رضوي، فارس، و محورهاي شمالي كشور خواند. علیشاهی افزود: بيشترين علل وقوع حوادث جاده اي سرعتهاي غير مطمئنه و غير مجاز، ‏ انحراف به چپ هاي نابجا وعدم توجه به جلو از ناحيه راننده بوده است. عليشاهي عامل انساني را مهترين دليل تصادفات رانندگي عنوان كرد و گفت: در 75 درصد موارد خطاي انساني عامل تصادفات رانندگي است. وي ادامه داد: سايرعوامل مانند نوع اتومبيل‏‌، ‏‌مهندسي راه‏‌ و عوامل ديگر فقط در حدود 25 درصد در ايجاد تصادفات مي توانند موثر باشند.
رئيس مركز كنترل ترافيك پليس راه كشور ادامه داد: ‌هفتاد درصد حوادث جاده اي مربوط به وسايل نقليه سواري بوده است. عليشاهي با بيان اينكه تدابير اتخاذ شده در زمينه راهنمايي و رانندگي‏‌،‌ محدوديت ها و آماده باش ها در كاهش وقوع حوادث رانندگي موثر بوده اند ،‌تصريح كرد:‌امسال درحدود 15-16 درصد كاهش وقوع حوادث رانندگي نسبت به مدت مشابه سال گذشته داشته ايم‏‌ .
وي با بيان اينكه درنوروزامسال بيش از 98 درصد مردم توصيه هاي پليس راهنمايي و رانندگي را جدي گرفته اند‏‌ و خوب رانندگي كرده اند گفت:‌ اما با اين حال از 25 اسفند تا كنون حدود 21 هزار وسيله نقليه متخلف به پاركينگ ها هدايت شده اند. عليشاهي با بيان اينكه بيش از 5 هزار جلد گواهينامه ضبط شده است، ‏‌تصريح كرد:‌‏‌‏‌از اين تعداد نيز بيش از 150 فقره گواهينامه هاي راننده هاي متخلف كه رفتارهاي پرخطر داشته اند ابطال شده است.

۱۳۸۸/۰۱/۰۶

انفجار مین و تصادفات رانندگی در ایران تلفات داشت



سالانه بیشتر از 23 هزار نفر در حوادث رانندگی در ایران جان می سپارند
در حالی که از ایران گزارش شده که یک نفر در انفجار مین در منطقه صفر مرزی خراسان کشته شده است، گزارش های دیگر حاکی از آن بوده که تصادفات رانندگی در ایام تعطیلات نوروزی همچون چند روز گذشته شمار زیادی کشته و مجروح به جای گذاشته اند.
رادیو دولتی ایران روز چهارشنبه (پنج فروردین ماه، 25 مارس)، به نقل از محمد رویانیان، رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی ایران، گزارش داد که بیش از سی نفر در بیست و چهار ساعت گذشته در تصادفات رانندگی نوروری جان باخته اند و حدود سیصد نفر دیگر نیز مجروح شده اند.
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی ایران همچنین گفت تصادفات نوروزی نسبت به سال گذشته پانزده درصد کاهش داشته است.
در همین حال، خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، به نقل از محمد رضا منتظر خراسانی، مسئول ستاد عملیات بحران وزارت بهداشت ایران گزارش کرده است که یک نفر در حادثه مین در منطقه صفر مرزی خراسان جان خود را از دست داده و یک نفر دیگر نیز مجروح شده است.
این خبرگزاری همچنین به نقل از سرهنگ حسین علیشاهی، رئیس مرکز کنترل ترافیک پلیس راه ایران آورده است که "تاکنون بیش از 20 هزار دستگاه خودروی متخلف در جاده های ایران توقیف و بیش از 5000 گواهینامه ضبط و 150 جلد گواهینامه باطل شده اند."
مهمترین علت وقوع تصادفات رانندگی در ایام نوروزی انحراف به چپ، سرعت غیرمجاز و خواب آلودگی رانندگان توصیف شده است.
گفته می شود که از آغاز تعطیلات نوروزی، روزانه بین سی تا چهل نفر در تصادفات رانندگی جان خود را از دست داده اند.
پلیس راه ایران برای کاهش تصادفات رانندگی طرحی 20 روزه را در طول تعطیلات نوروزی در جاده های سراسر این کشور به اجرا گذاشته است. در اجرای این طرح 12 هزار و 600 پلیس در جاده ها مستقر شده اند تا ضمن بالا بردن ایمنی و تسهیل عبور و مرور، مانع بروز حوادث رانندگی شوند.
اورژانس و جمعیت هلال احمر نیز با به کار گیری بیشتر از 18 هزار نیرو و استقرار آنها در جاده ها، در طرح نوروزی با پلیس همکاری دارند.
سرهنگ علیشاهی روز چهارشنبه گفت که علیرغم باز بودن راه های اصلی ایران و روان بودن جریان ترافیک، اکثر جاده های ایران با ترافیک پرحجم روبرو بوده اند.
او همچنین خبر داده است که با افزایش سفرها در روزهای پنجشنبه و جمعه، محدودیت های ترافیکی در این روزها به اجرا در خواهد آمد.
پلیس برای کاهش حوادث رانندگی اعلام کرده است رانندگانی که در طول روزهای تعطیلات نوروزی مرتکب حوادث مخاطره آمیز شوند، وسیله نقلیه آنها متوقف و از ادامه سفرشان جلوگیری خواهد شد.
سالانه در ایران بیشتر از 23 هزار نفر در حوادث رانندگی جان خود را از دست می دهند و جاده های این کشور در ردیف مرگبارترین جاده های جهان قرار دارد.
جاده های ناامن و غير استاندارد، بی احتياطی رانندگان و خودروهای نامناسب عمده ترين عوامل حوادث خونين جاده ای در ايران به حساب می آيند.

هفت غیرنظامی در انفجار خوست کشته شدند

ولایت خوست از مناطق نا آرام افغانستان است
مقامات افغانستان می گویند: در اثر انفجار در نزدیک یک اتوبوس حامل غیرنظامیان، هفت نفر کشته شده اند.
به گفته مقامات، این انفجار، که در ولسوالی صبری ولایت خوست، روی داد، 9 نفر دیگر را نیز زخمی کرد.
ولایت خوست از مناطق نا آرام افغانستان است که شاهد درگیری های متعدد بین نیروهای افغان و آمریکایی و گروه طالبان بوده است.
ماه گذشته، در اثر انفجاری در همین ولایت، دو سرباز ناتو کشته شدند.
ازمری بشری، سخنگوی وزارت داخله (کشور) افغانستان در مورد حادثه اخیر در ولسوالی صبری گفت که این حادثه ناشی از انفجار یک بمب بود که از سوی "دشمنان مردم افغانستان" جاسازی شده بود.
آقای بشری گفت: "در اثر این انفجار هفت غیرنظامی، به شمول یک زن، کشته و 9 غیرنظامی دیگر زخمی شدند."
مقامات محلی گفتند که این اتوبوس حامل غیرنظامیان، در مسیر حرکت می کرد که مورد استفاده نیروهای نظامی خارجی و افغان است.
پلیس خوست گروه طالبان را مسئول این حمله خوانده است.
هم اکنون حدود هفتاد هزار سرباز خارجی در افغانستان مشغول مبارزه با گروه طالبان هستند.

نوروز و حكم آن در شريعت اسلام


دوربـــيين نـــيــوز : ان الحمد لله نحمده و نستعينه و نستغفره و نعوذ بالله من شرور انفسنا و سيئات اعمالنا، من يهده الله فلا مضل له و من يضلل فلا هادي له، و اشهد ان لا اله الاّ الله وحده لا شريك له و اشهد ان محمداً عبده و رسوله﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ﴾﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِي تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا﴾﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا*يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَن يُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا﴾. اما بعد: فان اصدق الحديث كتاب الله و خير الهدي هدي محمدح و شر الامور محدثاتها و كل محدثة بدعة و كل بدعة ضلالة و كل ضلالة في النار.مخالفان اسلام و قرآن، كمونيستها و احزاب غير ديني سالهاي متمادي با نام دفاع از حق ملي و منافع زحمتكشان، آزادي زن، حقوق بشر و انواع شعارهاي دهن پركن در صدد مسخ فرهنگ ملي برآمدند. زماني به تناسب شرايط جهاني دم از مبارزه با امپرياليسم و سرمايه داري جهاني مي زدند و اينطور در بوقهايشان مي دميدند كه رهائي توده هاي محروم در گرو نابودي امپرياليسم و حكومتهاي ديكتاتوري و ضد خلقي است همچنانكه حالا با توجه به شرايط فعلي جهان دم از حقوق و بشر به رهبري امپرياليسم در حال مرگ و احتضار ديروزي مي زنند و براي تقرب به ساحت مقدسش!! دست و پا مي شكنند و هركدام بيشتر از ديگري در صدد اثبات وفاداري و سپردن تعهد همكاري و نوكري است و توجيه اين چرخش صد و هشتاد درجه نيز برايشان سخت نيست چون مي گويند در سايه سازمان ملل حاكميت واحد جهاني كه شبيه حكومت برابري كمونيستي است تحقق جبري مي يابد.روزي به بهانه كهنه شدن، دين را از جامعه مي زدودند و ديندار را مرتجع و كهنه پرست معرفي مي كردند گويا نشانه هر نادرستي، كهنه بودن و تازه بودن دليل بر خوب بودن است به همين دليل بر خلاف حركتهاي چپ ليبرالي بدعتي تازه آفريدند و نوكري شرق و كمونيسم را به جان خريدند و عقايد پوسيده، لينين و مائو رهبران كشتار و وحشت را چون ره آوردي نجات، سوغاتي مردمي ستمديده و محروم كردند. اما واقعيت همه اينها همين بود كه هويدا شد. اينها نسخ شدگان افكار شيطاني در نبردي ديگر روياروي حق بودند لذا وقتي حناي كمونيست بي رنگ شد براي دشمني با فرهنگ مردم در صدد رونق بخشيدن و تجديد كردن اعياد كهنه ملي برآمدند.آري طرفداران ترقي و پيشرفت راه چاره را در عقب گرد و ارتجاع يافتند و براي تحقق اين امر كوي سبقت را از هر مرتجعي ربوده اند گويند اين فرهنگ كهن كرد است گويا ايران در آغاز فقط مال كردها بوده است.راستي كساني كه گمراه مي شدند دچار حماقت نيز مي گردند. 1400 سال است اسلام فرهنگ اين ملت است به بهانه كهنه بودن آن را از جامعه زدودند و براي نابوديش تلاش بسيار كردند تا جايي كه در صدد احياي مراسمهاي خرافي، تاريخ كهن را به نام فرهنگ ملي جازدند.مسلمانان: اي كساني كه بخاطر ظلمهاي ملي و مشكلات عديده ديگر، در تنگنا افتاده ايد هوشيار باشيد، دين شما هويت شماست؛ شخصيت و شرف شماست؛ آن را به آساني از دست ندهيد ملت كرد اگر تاريخ دارد، اخلاق و منشي دارد، تمدن و فرهنگي دارد براي خود شخصيت و گذشته اي دارد در سايه اسلام از آن بهره مند شده است مگذاريد بي دينها، ملحدها و دنباله روان گمراه آنها از اهل بدع، اين ذلت پذيران حق فروش، اين آخرين سفيد پروردگار را از شما بگيرند حاكمان ظالم حقوق سياسي و ملي كرد را ناديده گرفته اند ولي اينها مي خواهند شخصيت و هويت شما را در سايه دروغ و شايعات، بسيار زيركانه از شما بگيرند.براي عزت و سربلندي ملت كردن به اسلام راستين برگرديم، از قرآن و سنت پاك رسول اللهح با فهم و درك سلف صالح امت اسلام مدد جوئيم و دست رد بر سينه تمام كساني كه هر روز در رنگي براي ما خودآرائي مي كنند بزنيم، آنگاه در تلاشي بي وقفه با يك حركت مستمر و بر اساس صراط مستقيم پروردگار سعادت دو جهان خويش را تضمين نماييم.مقدمهنبرد ميان حق و باطل تا آن هنگام كه خداوند به انهدام اين هستي بپردازد و كارنامه آن را در هم پيچد، برپا است، و پيروي جماعاتي از امت محمد ح از اباطيل اهل باطلي همچون يهود، نصاري، مجوسيان، بت پرستان و غير ايشان، و بقا و ماندگاري طايفه اي از اين امت بر حق، عليرغم تمامي فشار و آزار و اذيتها، همگي از سنتهاي مقدر خداوند است.اقوامي از امت محمد ح از حق به باطل روي آورده و به تغيير و تبديل دينشان پرداخته اند، كه از مهمترين مظاهر و اشكال اين تغيير و تبديل، انكار دين رسول خدا ح و پيروي كردن از دشمنان در هر ريز و درشتي است به اسم ترقي و تقدم، تمدن و پيشرفت و تحت شعارهاي همزيستي مسالمت آميز(با كفار)، برادري انسانها، نظم نوين جهاني، جهاني سازي وشعارات براق و فريبنده ديگر.و مسلمانان غيور اين درد فاجعه بار را در اكثريت امت- مگر آنكه خدا مشمول رحمتش قرار داده باشد- مشاهده مي كند و به عينه مي بيند كه تا آنجا پيش رفته كه در عبادات ديني و خصوصي ترين عادات و تقاليد كفار از آنها پيروي مي كنند.و رسول خدا ح از اين امر خبر داده و مي فرمايد:«از راه و روش كساني كه قبل از شما بوده اند، وجب به وجب و ذراع به ذراع پيروي خواهيد كرد، حتي اگر به سوراخ سوسماري بخزند شما هم به دنبالشان روانه خواهيد گشت» عرض كردند اي رسول خدا آيا منظورتان يهود و نصاري است؟ فرمود: آري پس چه كساني.» و در روايتي ديگر آمده كه عرض كردند: منظورتان فارس و روم است؟ فرمود: پس چه كساني غير از آنها مي تواند باشد.»ولي در حديث ديگر خبر داده اند كه:٭٭لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي قَائِمَةً بِأَمْرِ اللَّهِ لَا يَضُرُّهُمْ مَنْ خَذَلَهُمْ أَوْ خَالَفَهُمْ حَتَّى يَأْتِيَ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ عَلَى ذَلِكَ٭٭(در هر زمانه اي طايفه اي از امت من به انجام امير دين و شريعت خداوند بپا خاسته اند، ترك ياري ايشان از سوي مردم و مخالفت دشمنانشان آسيب و ضرري بدانها نمي رساند، و آنها همچنان باقي اند تا آنگاه كه امر خداوند(كمي قبل از وقوع قيامت) فرا مي رسد.)ما هم در اين مقاله جهت اداي امانت و نصيحت امت اسلام به بحث در مورد نوروز پرداخته و حكم اسلام را در مورد آن بيان كرده ايم، به اين اميد كه سبب هدايت اين امت گردد، و آنها را از بند غفلت و ذلت برهاند، و در فتح قله هاي عزت ياورشان باشد و سببي باشد براي مفتضح كردن اهل نفاق و بدعت.تذكراما قبل از شروع بحث لازم است به نكته اي اشاره كنيم و آن اينكه: در اين مقاله در تأييد رأي بيان شده در مورد نوروز آيات و احاديثي را ذكر كرده ايم كه در سالهاي اخير افرادي كه خود را منتسب به اهل سنت و جماعت دانسته، در بحث نوروز به برخي از آنها اسنتاد جسته اند. ولي مشاهده خواهيم نمود كه اين آيات و احاديث نه تنها دليلي بر صحت مذهب فاسد و اعتقاد ناصوابشان نبوده بلكه بالعكس دلايلي هستند در رد مذهب آنها.علت اين اتفاق در بعضي از دلايل مورد استناد ولي اختلاف، در نتيجه حاصله از سوي طرفين و دور شدن يا دوري نمودن از رأي صواب از سوي آنها، آن است كه منهج و راه و روش اهل سنت و جماعت بر خلاف افراد مذكور بر سه اصل بنيان نهاده شده و مرجع آنها در اخذ و صدور احكام اين سه اصل بوده كه عبارتند از:1.قرآن2. سنت رسول خدا ح 3.پيروي از فهم و دريافت سلف اين امت- علي الخصوص صحابهن- در تفسير آيات و احاديث.و اين ركن سوم يكي از مهمترين خصايص اهل سنت است كه وي را از فرق ضال و گمراه ديگر متمايز مي گرداند. چرا كه هر شخص گمراه و مبتدعي مي تواند در تأييد ضلالت و گمراهي اش به نصي از نصوص قرآن و سنت استناد جسته، ولي در همان حال به تحريف و تأويل فاسد آيات و احاديث مورد استناد بپردازد، برعكس اهل سنت و جماعت كه تمسك جستن به اقوال و افعال صحابهن نشان بارز آن بوده و اين خصلت به ركني از اركان روش و منهج آنها مبدل گشته است.لازم به ذكر است كه قسمت اعظم اين رساله با اختصار شديد از كتاب"إقتضاء الصراط المستقيم" تأليف:شيخ الاسلام ابن تيمية: برگرفته شده است. چنانچه شخصي به تحقيق بيشتر نياز داشته باشد مي تواند به اصل كتاب مراجعه نمايد. مؤلف كتاب مذكور در تأييد رأي صواب موجود در كتاب به بيش از 30 آيه از قرآن كريم، 100 حديث از احاديث نبوي ح و اجماع صحابهن بر حكم گراميداشت اعياد كفار و آثار روايت شده از سلف اين امت، استناد جسته است.حال پس از ذكر اين مقدمه، به ياري خداوند متعال به بحث از نوروز و حكم اسلام در مورد آن مي پردازيم.نوروز و ريشه آننوروز اولين روز سال نزد آتش پرستان مجوسي و يكي از بزرگترين اعياد آنهاست. گفته مي شود اولين كسي كه آن را جشن گرفته است يكي از پادشاهان فارس به نام جمشيد بوده كه جمشاد هم گفته اند.مجوسيان در سبب نامگذاري اين روز به اين نام اختلاف نظر دارند. عده اي مي گويند: آن روزي كه طهومرت مرد و جمشيد بر تخت پادشاهي نشست، را نوروز يعني روزي جديد خواندند.و بعضي ديگر بر اين عقيده اند كه نوروز آن روزي است كه خداوند در آن روز نور را خلق كرده است.و بعضي ديگر گمان مي كنند كه آغاز زمان گردش افلاك اين روز بوده است. مدت زمان نوروز نزد آنها 6 روز بوده كه اول روز آن اولين روز از افريدون ماه(فروردين ماه) بوده كه اولين ماه سالشان است. و روز ششم را نوروز بزرگ ناميده اند؛ چرا كه خسروان(پادشاهان مجوس) در پنج روز اول نيازمنديهاي مردم را رفع مي كردند و در روز ششم به مجالس خلوت با خواصشان مي پرداختند.از عاداتشان در اين روز اين بوده كه شب هنگام مردي زيباروي پشت در اتاق كسري(خسرو) تا صبح منتظر مي شد، و هنگام صبح بي اجازه بر پادشاه وارد مي گشت، هنگامي كه پادشاه وي را مشاهده مي كرد به وي مي گفت: كيستي؟ از كجا آمده اي؟ به كجا مي روي؟ اسمت چيست؟ چرا وارد شده اي؟ همراهت كيست؟ وي هم در جواب مي گفت: من پيروز هستم، اسمم فرخنده است، و از جانب خداوند آمده ام، سامان و دولتي نيك را آرزومندم، و با تبريك و شاد باش آمده ام، و سال نو را با خود به همراه آورده ام. و سپس مي نشست، و پس از او مردي ديگر با سيني طلا به دست وارد مي شد كه بر آن گندم، جو، گاودانه، نخود، كنجد و سدر بود و از هر كدام هفت خوشه و دانه و مقداري هم سمنو و همچنين دينار و درهم جديد قرار مي داد و آنها را جلو پادشاه مي گذاشت. سپس براي پادشاه هدايايي مي آوردند و پس از آن مردم بر حسب درجات و قربتشان به حضور مي رسيدند، آنگاه قرص نان بزرگي كه از آن حبوبات تهيه شده بود بر مجمعه اي به حضور آورده مي شد، وي هم از آن مي خورد و پس از وي حاضرين از آن تناول مي كردند. سپس مي گفت: اين روز جديدي است، از ماهي جديد از سالي جديد و از زماني جديد و لازم است كه در آن هر چيزي نو گردد. و آنگاه بر بزرگان دولتش خلعت مي پوشاند و بذل و عطا مي كرد و هداياي رسيده را بر آنها تقسيم مي نمود.و از عادت مردم عوام فارس اين بود كه شب نوروز را آتش روشن مي كردند و به آب پاشي در صبحش مي پرداختند.اعياد مشروع و جايز در اسلامنصوص شرعي متواتر و زيادي وجود دارند كه اعياد زماني را در اسلام منحصراً دو عيد ساليانه فطر و قربان و عيد هفتگي روز جمعه معرفي نموده اند، و هر عيدي غير از اين سه عيد، از امور احداث شده در دين بشمار مي روند كه رسول خدا ح در احاديث زيادي به انجام دهنده آن وعيد دخول به جهنم را داده است.تشبه به كفار در اعيادشانهمچنين دلايل شرعي متواتر و زيادي موجود است كه مسلمانان را از مشابهت با كفار در امور ديني آنها مخصوصاً اعيادشان نهي مي كند.1. دسته اول: دلايلي هستند كه به طور مطلق از هرگونه مشابهتي با كفار نهي مي كند: مانند حديث٭٭مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ٭٭[1] رواه ابوداود (هركس خود را شبيه قومي گرداند، از آنها خواهد بود.) كه شيخ الاسلام ابن تيميه: در مورد اين حديث مي فرمايد:[تشبه نهي شده در اين حديث هم شامل آن شخصي مي شود كه عمل كفار را بدان علت كه آنها انجامش مي دهند، انجام دهد؛ كه اين حالت بسيار نادر است، و هم آن كساني را در بر مي گيرد كه عملي را انجام مي دهد و سپس معلوم مي شود كه كفار هم همانند آن را انجام مي دهند، بدون آنكه هيچكدام به تقليد از ديگري پرداخته باشند.] و مي فرمايد:[حداقل حكمي كه از اين حديث اخذ مي شود تحريم تشبه به كفار است، هرچند ظاهر حديث چنين اقتضا مي كند كه شخص مقلد از دايره اسلام خارج گردد.][2] كتاب اقتضاء الصراط المستقيم ج 1 ص 237 و 2382.دسته دوم: دلايلي اند كه از تشابه در امور بخصوصي نهي نموده اند: مانند حديث:٭٭جُزُّوا الشَّوَارِبَ وَأَرْخُوا اللِّحَى خَالِفُوا الْمَجُوسَ٭٭[3] رواه مسلم (سبيلهايتان را كوتاه كنيد و ريشهايتان را ترك گفته(كوتاه نكنيد)[و] بر خلاف مجوسيان عمل نماييد.)3.دسته سوم: آيات و احاديثي اند كه به صراحت از تشبه به كفار در اعيادشان نهي مي كنند و تقليد از آن اعياد را تبعيت از ضلالت و گمراهي آنها معرفي مي كنند. مانند آيه 18 سوره جاثيه كه خداوند مي فرمايد:﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ﴾ «سپس ما تو را بر آيين و راه روشني از دين قرار داديم. پس از اين دين پيروي مكن و بر اين راه روشن برو، و از هوا و هوس كساني پيروي مكن كه[از دين] آگاهي ندارند.»و بي شك همانندي با كفار از بارزترين دلايل مودت و محبت آنها است، محبت و مودتي كه خداوند مؤمنين را از آن برحذر داشته و ابراز آن را سبب خروج از دايره اسلام معرفي نموده است؛ آنجا كه مي فرمايد:﴿أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ﴾[4]«اي كساني كه ايمان آورده ايد يهود و نصاري را دوستان[خود] مگيريد[كه] بعضي از آنان دوستان بعضي ديگرند. و هركس از شما آنان را به دوستي گيرد، از آنان خواهد بود.» و مي فرمايد:﴿لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآَخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آَبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ﴾[5] «مردماني را نخواهي يافت كه به خدا و روز قيامت ايمان داشته باشند و [در همان حال] كساني را كه با خدا و رسولش مخالفت كرده اند، به دوستي برگزينند، هرچند كه آنان پدران، پسران، يا برادران و يا اقوام و قبيلة ايشان باشند.»حال با روشن شدن اين مطلب كه نوروز عيدي است از اعياد مجوسيان (آتش پرستان) با استناد به آيات و احاديث به بيان حكم بزرگداشت و جشن گرفتن اين روز از نظر شريعت اسلام مي پردازيم:دلايل جايز نبودن تشبه به كفار در اعيادشانالف) قرآن كريم:خداوند مي فرمايد:﴿وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا﴾[6] «و بندگان خدا كساني اند كه در مجالس زور(منحرف و نادرست) حضور پيدا نمي كنند و هنگامي كه [اتفاقي] بر اهل باطل و سخنان پوچ و ياوه گذر كردند؛ با انكار از آنها روي گردانده و دور مي گردند.»ابوالعاليه، طاوس، ضحاك، ربيع بن انس و غير ايشان الزور را به [اعياد مشركين] تفسير نموده اند. و در روايتي از ابن عباسم آمده است كه مي فرمايد:[منظور از الزور اعياد مشركين است.][7]هنگامي كه خداوند شركت نكردن در مجالس الزور را مدح فرموده است، شركتي كه صرفاً حضور ديداري يا شنيداري است و بس، همراهي كردن با آنها با انجام عمل الزور كه حضور صرف در آن مجالس و استماع يا رؤيت تنها نيست، چه حكمي خواهد داشت؟ پس در حقيقت اين آيه شركت نجستن در اعياد كفار را تشويق كرده است، و حضور در آن را بدان علت كه خداوند آن را الزور ناميده، مكروه مي داند.ب) سنت رسول خدا ح1.انس بن مالكت مي گويد:٭٭قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ الْمَدِينَةَ وَلَهُمْ يَوْمَانِ يَلْعَبُونَ فِيهِمَا فَقَالَ مَا هَذَانِ الْيَوْمَانِ قَالُوا كُنَّا نَلْعَبُ فِيهِمَا فِي الْجَاهِلِيَّةِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَبْدَلَكُمْ بِهِمَا خَيْرًا مِنْهُمَا يَوْمَ الْأَضْحَى وَيَوْمَ الْفِطْرِ٭٭[8] رسول خدا ح (پس از هجرت از مكه) به مدينه تشريف آوردند واهالي مدينه داراي دو روز بودند[روز نوروز و مهرگان(يكي ديگر از اعياد مجوسيان)] كه در آن دو به بازي پرداخته و شادي مي كردند، پيامبر ح فرمود: اين دو روز چيست؟ عرض كردند: ما در زمان جاهليت در اين دو روز به بازي و شادي مي پرداختيم، رسول خدا ح فرمود: خداوند دو روز ديگر را به جاي آن دو برايتان قرار داده است كه خير و نيكي دنيا و آخرت در آن دو قرار دارد: روز عيد قربان و روز عيد فطر.همچنانكه مشاهده مي شود رسول خدا ح آن دو عيد را تأييد نفرمود، و آنها را به حال خود رها نكرد تا طبق معمول به بازي در آن دو روز بپردازد، بلكه فرمود: خداوند آن دو را برايتان با دو روز ديگر عوض كرده است. و تعويض چيزي با چيز ديگر اقتضا مي كند كه مورد دوم ترك شود، چرا كه امكان جمع شدن مورد تعويضي با شيء تعويض شده وجود ندارد و بدين علت لفظ تبديل و تعويض(در زبان عرب) استعمال نمي شود مگر آنكه جمع بين دو چيز ترك گفته شود. پس اين قول رسول خدا ح كه مي فرمايد:٭٭إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَبْدَلَكُمْ بِهِمَا خَيْرًا مِنْهُمَا٭٭ اقتضا مي كند كه از جمع بين (نوروز و مهرگان)با دو عيد قربان و فطر و انجام همزمان آنها خودداري شود.2. ام المؤمنين عائشه (رض) مي فرمايد:٭٭ دَخَلَ أَبُو بَكْرٍ وَعِنْدِي جَارِيَتَانِ مِنْ جَوَارِي الْأَنْصَارِ تُغَنِّيَانِ بِمَا تَقَاوَلَتْ الْأَنْصَارُ يَوْمَ بُعَاثَ قَالَتْ وَلَيْسَتَا بِمُغَنِّيَتَيْنِ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ أَمَزَامِيرُ الشَّيْطَانِ فِي بَيْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَذَلِكَ فِي يَوْمِ عِيدٍ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَا أَبَا بَكْرٍ إِنَّ لِكُلِّ قَوْمٍ عِيدًا وَهَذَا عِيدُنَا و في رواية: يَا أَبَا بَكْرٍ إِنَّ لِكُلِّ قَوْمٍ عِيدًا وَإِنَّ عِيدَنَا هَذَا الْيَوْمُ و في رواية: دَعْهُمَا يَا أَبَا بَكْرٍ فَإِنَّهَا أَيَّامُ عِيدٍ٭٭[9] ابوبكرت داخل منزل شد در حاليكه دو كنيز(از كنيزان انصار) نزدم بودند كه افتخارات و هجاهاي انصار در جنگ بعاث كه بين دو قبيله اوس و خزرج رخ داده بود را به شكل آواز مي خواندند، ولي غنا و آوازخواني پيشه آنها نبود. ابوبكر ت گفت: آوازهاي شيطان را در خانه رسول خدا مي خوانيد؟- و آن واقعه در روز عيد بود-، رسول خدا ح فرمود:هر قوم و طايفه اي را عيدي است، و اين(روز) عيد ما(مسلمانان) است. و در روايتي چنين آمده:﴿براي هر قومي عيدي است، و عيد ما(مسلمانان) اين روز است و در روايتي چنين آمده:به حال خود رهايشان كن، چرا كه ايام عيد است. و آن روزها ايام عيد قربان بود.دلالت اين حديث بر بحث ما از چند جهت است:1. اين قول رسول خدا ح كه مي فرمايد:٭٭إِنَّ لِكُلِّ قَوْمٍ عِيدًا وَهَذَا عِيدُنَا٭٭ واجب مي گرداند كه هر قومي عيد اختصاصي خودش را داشته باشد، چرا كه حرف ٭لِـ٭ در كلمه ٭لِكُلِّ٭ اختصاص را مي رساند، خداوند متعال مي فرمايد:﴿وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا﴾[10] «هر ملتي قبله اي دارد(كه به هنگام نماز) بدانجا رو مي كند.» مي فرمايد:﴿لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا﴾[11]«براي هر ملتي از شما شريعت و طريقي قرار داده ايم.» كه اين دو آيه بيان مي كنند كه هر قوم و ملتي بايد قبله و شريعت اختصاصي خودش را داشته باشد. پس چنانچه يهوديان، مسيحيان، مجوسيان و كفار ديگر عيدي داشتند كه مختص آنها بود، در آن شركت نمي كنيم، همچنانكه در قبله و شريعتشان مشاركت نمي كنيم، همچنين از آنها دعوت به عمل نمي آوريم كه در اعياد ما مسلمين شركت جويند.2. و اين قول رسول خدا ح كه مي فرمايد:٭وَهَذَا عِيدُنَا٭اقتضا مي كند كه عيد ما تنها آن عيدي باشد كه رسول خدا ح مي فرمايد. و همچنين در اين قول پيامبر ح كه مي فرمايد:٭وَإِنَّ عِيدَنَا هَذَا الْيَوْمُ٭ معرفه شدن كلمه ٭يَوْمُ٭ با ٭الـ٭ گرفتن و مضاف واقع شدن، مبالغه را مي رساند و چنين اقتضا مي كند كه جنس عيد ما بايد تنها از نوع اعياد مشروع باشد.اجماع1. همچنان كه معلوم است يهوديان، نصراني ها و مجوسيان، در زمان صحابهن و بعد از ايشان هم در شهرهاي مسلمانان زيسته و به مسلمانان جزيه پرداخته و اعياد خود را جشن گرفته اند؛ و به حكم فطرت بشري در درون مسلمانان نوعي تمايل نسبت به تقليد از اعمالي كه آنها در اعياد خود انجام مي داده اند، موجود بوده است.ولي يقيناً شخصي كه بر سيره مطلع باشد مي داند كه مسلمانان در زمان پيامبر ح چنين كاري نكرده ان، بلكه روز عيد كفار نزد ايشان و ساير مسلمانان روزي همانند ديگر روزهاي سال بوده است، و هيچ عمل بخصوصي را در آن روز انجام نداده اند.پس چنانچه ديني كه مسلمانان از پيامبرشان ح آموخته بودند، آنها را از انجام عمل خاصي در آن روز نهي كرده بود، ناگزير بايد اشخاصي در ميان آنان پيدا مي شد كه بعضي از افعال كفار را انجام دهد، زيرا همچنان كه اشاره شد عادت آنها پيش از اسلام و كلاً فطرت بشر چنين اقتضا مي كند. پس بدون شك آنها از جانب پيامبرشان ح از شركت در اعياد آنها منع شده بودند.2. از شروط امام عمر ت كه در زمان خلافتش بر اهل ذمة كتابي(يعني يهود و نصاري) مقرر نمود و مورد اتفاق تمامي صحابهن و فقهاي بعد از ايشان هم واقع شد، يكي اين بود كه: آنها حق ندارند در سرزمينهاي اسلامي آشكارا و در ملأ عام اعياد خود را برپا نمايند.پس اگر اتفاق مسلمانان بر اين است كه از برپايي علني عيد كفار جلوگيري شود، چطور براي خود مسلمان جايز است كه به برگزاري آن بپردازد؟ آيا بزرگداشت آن اعياد از سوي مسلمانان خطرناك تر از انجام آشكاراي آن از سوي كفار نيست؟!آثار و روايات منقول از صحابه و علما1. امام عمر ت مي فرمايد:[اجتنبوا أعداء الله في عيدهم]«در روز عيدشان از ديدار و اجتماع با آنها، پرهيز كنيد.» در اين فرموده از اجتماع با آنها نهي شده است. كسي كه اقدام به برپايي و بزرگداشت عيد آنها مي كند چه حكمي خواهد داشت؟2. از عبدالله بن عمرب به اسناد صحيح روايت مي كند كه فرمود:[من بني ببلاد الأعاجم و صنع نيروزهم و مهرجانهم و تشبه بهم حتي يموت و هو كذلك حشر معهم يوم القيامة]«هركس در سرزمين كفار(مجوسي و غيره) سكونت گزيند و نوروز و مهرگان آنها را جشن بگيرد و همچنان بر اين تقليد از آنها ادامه دهد تا از دنيا مي رود، در روز قيامت با آنها محشور شده و از زمره آنان محسوب مي گردد.» آنگاه ابن تيميه: بعد از آوردن اين اثر از عبدالله بن عمرب مي فرمايد:مقتضي اين حكم اين است كه فرد بواسطه مشاركت كردن آنها در تمامي اين امور كافر مي شود.3. شيخ الاسلام ابن تيميه: در مجموع الفتاوي مي فرمايد:[حضور پيدا كردن در اعياد كفار و همچنين انجام عبادت خاصي در اين روز جايز نمي باشد، پس جايز نيست كه در اعياد مشركين امر بخصوصي انجام گيرد مانند: روزه گرفتن در اين روز، تعطيل نمودن كار و شغل، پخت غذاي مخصوص به مناسبت اين روز، پوشيدن لباس جديد، حمام رفتن و كوتاه نمودن مو به اين مناسبت.]نكتهچنانچه فرض كنيم كه يكي از علماي معتبر سلف يا يكي از امرا و خلفا عيدي را احداث كرده باشد و يا در يكي از اعياد ديني يا دنيايي كفار شركت جسته باشد، بنا به دلايل محكم شرعي عمل وي مردود است.چرا كه بعضي از ائمه و خلفا اجتهاداتي داشته اند كه مخالف حق بوده كه علماي سلف بر آنها خرده گرفته و آنها را رد كرده اند، و قطعاً هيچ كس بعد از انبياء از خطا و لغزش معصوم نيست و هركس به كتب شرعي بويژه كتب فقهي نظر افكند، در خواهد يافت كه همه اشتباه مي كنند حتي صحابهن چه برسد به غير ايشان.امام شافعي: مي فرمايد:[أجمع الناس علي أن من استبانت له سنة عن رسول الله لم يكن أن يدعها لقول أحد من الناس][12](علما اجماع دارند بر اينكه چنانچه امري بر شخصي آشكار شد كه سنت رسول خدا ح است، حق ندارد آن را به خاطر سخن هيچ كس، ترك گويد.) و باز مي فرمايد:[لا قول لأحد مع سنة رسول الله](سخن هيچكس در برابر كلام رسول خدا ح اعتبار ندارد.)شبهاتي كه مخالفين تحريم نوروز وارد مي كنند.از شبهاتي كه مخالفان تحريم اين اعياد ذكر مي كنند، به دو مورد اشاره مي كنيم:1. آنچه كه شما عيد مي ناميد و حرام مي دانيد در حقيقت عيد نيست بلكه فقط بزرگداشت يا مناسبت و يادبودي است بر خلاف اعيادي كه در آنها اذكاري معين، نمازي بخصوص و يا اموري از اين قبيل برپا مي شود.جواب:آنچه شما بزرگداشت يا مناسبت و يا يادبود وقايع تكراري در سال، ماه و يا غيره مي ناميد، همان معناي عيد است.چرا كه عيد همچنان كه شيخ الاسلام ابن: مي فرمايند:[اسم لما يعود من الإجتماع العام علي وجه معتاد عائد إما بعد السنة أو بعود الأسبوع أو نحو ذلك](اسمي است كه بر اجتماعي عمومي اطلاق مي گردد كه هر از چند گاهي با تجديد و نو شدن سال، هفته و امثال آنها، تكرار مي گردد.)كه با توجه به اين تعريف مراسمي كه هر از چند گاه به عنوان عزاداري برپا مي شوند هم شامل معناي عيد است.پس به برگزار كنندگان نوروز و ديگر اعياد كفار مي گوييم:آيا مگر هر ساله براي بزرگداشت نوروز بر سر سفره هفت سين و يا هر مجلس و اجتماع بزرگ و كوچك ديگر جمع نشده و از آن استقبال نمي كنيد و مراسم خاصي را برگزار نمي كنيد؟پس در حقيقت آنچه شما انجام مي دهيد عيد است، حال چه آن را عيد بناميد و چه اسم ديگري برآن بنهيد، چرا كه حقيقت امر معتبر است نه اسامي.مشاهده نموده ايم كه بعضي زنا كرده و اسم ديگري بر آن مي نهند، ربا مي خورند اما چيز ديگري به آن مي گويند، همچنانكه رسول خدا ح مي فرمايد:٭٭يَشْرَبُ نَاسٌ مِنْ أُمَّتِي الْخَمْرَ يُسَمُّونَهَا بِغَيْرِ اسْمِهَا٭٭[13] (مردماني از امت من شراب خواهند نوشيد ولي با اسم ديگري از آن نام خواهند برد.)2. بعضي ديگر از مخالفين مي گويند: اين بزرگداشت ها به مناسبت تجديد طبيعت، آمدن بهار، تمام شدن سرما و اموري از اين قبيل است، كه هدف از انجام آن تشبه به كفار نيست، بلكه جزو عاداتي است كه در شريعت اسلام اصل بر حلال بودن آنهاست.جواب:1. با توجه به تحقيقي كه در اول بحث آورديم معلوم شد كه بزرگداشت مناسبتهاي ديني همچون نوروز و كريسمس و مناسبتهاي دنيوي همچون روز مادر، روز زن و روز جهاني كودك از كفار اخذ شده است. و چنانچه فرض كنيم كه مسلمانان، خود عيدي بوجود آورده باشند و هيچ كافري قبل از آنها آن را انجام نداده باشد، اين امر تشبه به آنها را نفي نمي كند، چرا كه احداث اعياد شاد يا غمگين جهت احياي مناسبتي معين، سنت و شيوه كفار است.2. براي تشبه به كفار شرط نيست كه شخص عملي را به اين علت انجام دهد چون كفار آن را انجام مي دهند، بلكه همين قدر كافي است كه عمل انجام شده از امور اختصاصي كفار بوده و از آنها اخذ شده باشد، همچنانكه در اين مورد در صفحات قبل قول شيخ الاسلام ابن تيميه را آورديم.اشكال تشبه به كفار در اعيادشاناعياد كفار به دو دسته تقسيم مي شوند:1. اعياد ديني كه از برگزاري آن قصد تقرب به خداوند را دارند، مانند عيد نوروز و عيد ميلاد مسيح.2. اعيادي كه در اصل جزو دين كفار بوده، ولي سپس به مراسم و عاداتي جهاني مبدل گشته است، مانند عيد المپيك يوناني ها. كه مشابهت مسلمانان به آنها در اين نوع از اعياد به دو شكل روي مي دهد:الف) شركت جستن در اعيادشانب) انتقال آنها به سرزمينهاي اسلامي، كه اين حالت قبيحتر از حالت قبلي است.يكي ديگر از صور تشبه به كفار مشابه ساختن اعياد مسلمين به اعياد كفار است.در مورد نوروز هم مي توان به موارد زير اشاره كرد:1. برپايي چهارشنبه سياه "چهارشنبه سوري"2. خانه تكاني و تعويض اثاثيه منزل3. پهن نمودن سفره هفت سين و جمع شدن دور آن و انتظار حلول سال نو را كشيدن4. تبريك گفتن سال جديد و ارسال كارت تبريك5. عيدي دادن و عيدي گرفتن6. ديد و بازديد و سرزدن به اقوام7. پوشيدن لباس نو به مناسبت اين عيد8. تعطيل نمودن مغازه، مدارس و غيره9. مسافرت نمودن به مناسبت اين روز10. انجام آيين سيزده بدرو بطور كلي هر عملي كه به اين مناسبت انجام شود.چگونه از اعياد كفار پرهيز كنيم1. اجتناب از حضور در آنها2. پرهيز از انجام اعمالي كه در اعيادشان انجام مي دهند.3. عدم استفاده از وسايل نقليه اي كه جهت حضور در عيد بر آنها سوار مي شوند.4. هديه ندادن به آنها در ايام عيد و ترك خريد و فروشي كه از طريق آن به برگزاري عيد مي پردازند.5. كمك نكردن به مسلماني كه قصد تشبه به آنها در عيدشان را دارد.[يعني اگر چنانچه مسلماني در آن روز برخلاف عادت ميهماني برپا كرد، از حضور در ميهماني اش پرهيز شود، يا چنانچه مسلماني در اين ايام بر خلاف عادت چيزي را هديه كرد، از قبول هديه اش امتناع كرده- علي الخصوص هديه اي كه بر شباهت به آنها كمك مي كند- و از فروش خوراك و پوشاكي كه مسلمانان با استفاده از آن خود را شبيه كفار در عيدشان مي گردانند، خودداري شود.][14]6. تبريك نگفتن عيد به آنها: امام ابن قيم: مي فرمايد:[تبريك و تهنيت گفتن مراسم كفر مختص به آنها به اتفاق حرام است، مثل اينكه شخصي عيد را به آنها تبريك گفته و بگويد: عيدت مبارك، چنانچه گوينده اين تبريك كافر نگردد، دست كم فعل حرامي را مرتكب گرديده و اين گفته همچون تبريك گفتن سجده بردنشان براي صليب است، بلكه چنين عرض تبريكي معصيت تر و نزد خداوند مبغوض تر است از اينكه به علت نوشيدن شراب و قتل نفس و ارتكاب زنا و امثال اينها به آنها تبريك گفته شود.][15]انواع مفاسد حاصل از تشبه به كفار در اعياد1. همچنانكه اشاره شد اعياد از جمله شرايع و آداب ديني است و موافقت با كفار در همه اعمال عيد موافقت در كفر آنها، و موافقت در بعضي از فروع آن، موافقت در بعضي از شعب كفر است. و هيچ شكي در اين نيست كه همراه شدن با كفار در عيدشان به همراهي و موافقت با تمام كفر آنها منجر خواهد شد.2. آنچه كفار در عيد انجام مي دهند، معصيت خداوند است؛ چرا كه يا ساخته دست خودشان بوده و يا به پيامبرشان نسبت داده اند و يا منسوخ گشته است، كه در هر دو صورت مسلمان با برگزاري آن عيد دچار معصيت مي گردد.3. برگزاري گوشه هايي از آداب عيد كفار، به انجام بيشتر اعمال عيدشان منجر خواهد گرديد، و آنگاه كه آن عيد مشهور شد عامّه مسلمين به برگزاري آن مي پردازند و اصل آن را فراموش مي كنند، تا آنجا كه به عادت بلكه عيد آنها مبدل گشته و همچون اعياد ديني محسوب مي گردد، بلكه آن قدر بر آن مي افزايند كه سرانجام به مرگ اسلام و حيات كفر خواهد انجاميد.4. مشابهت با كفار در اعيادشان سبب سرايت رفتارهايي از جانب كفار خواهد شد كه مورد لعن و نفرين خدا و رسولش هستند.5. مشابهت با كفار سبب بروز محبت و دوستي آنها مي گردد، دوستي و محبتي كه شخص را از دايره اسلام خارج مي گرداند.6. به خاطرتعدد اعياد و شروع پيش از موعد و خاتمه نيافتن سر وقت، زمان زيادي تلف مي شود.7. در طول اين مدت عده اي براي شادي خود، آرامش و آسايش را از افراد زيادي همچون كودكان، افراد مسن و بيماران سلب مي كنند.8. چنين اعيادي سرمايه هاي كلاني را به هدر مي دهد.9. به علت حاكم بودن فضاي تفاخر و تكبر در جامعه، بر قشر فقير جهت برگزاري اين چنين اعيادي فشار زيادي وارد مي شود.10. در چهارشنبه سياه كه به چهارشنبه سوري مشهور است، محيط زيست به شدت آلوده گشته، پول زيادي بدون كمترين فايده اي هدر مي رود و افراد زيادي زخمي و يا كشته مي شوند.11. غالباً در چنين اعيادي به جاي ابراز محبت و به جاي آوردن صله رحم كه از خصوصيات اعياد اسلامي است، جنگ و دعوا و كدورت به وجود مي آيد.12. اختلاط و بي بند و باري و فساد و دورشدن از انسانيت به اوج خود مي رسد.13. مصرف مشروبات الكلي و مواد مخدر در اين اعياد افراد زيادي را بيمار كرده و يا به كام مرگ مي فرستد.حال برادر و خواهر مسلمانم! كداميك از مواردي كه در بالا بدان اشاره شد، واقعيت ندارد. اگر حقيقت دارند، آيا هيچكدام از آنها مورد تأييد اسلام است؟ اگر جوابت منفي است، پس چطور اين روز را جشن مي گيري؟ اگر عذابي همچون سونامي نازل شده و تو را هم در برگيرد، چه جوابي خواهي داشت؟ برادرم مگر نخواهي مرد؟ پس از مرگ و در گور تنگ و تاريك، در صحراي محشر و جهنم چه خواهي كرد؟ به كجا پناه خواهي برد؟پس هم ظاهر و باطن خود را از تشبه به كفار تهي كن و هم به نيكوترين شيوه به ارشاد آنهايي بپرداز كه به تقليد از كفار پرداخته اند.چرا كه تقليد از كفار جزو منكراتي است كه زدودن آن بر حسب توان واجب است، همچنانكه رسول خدا ح مي فرمايد:٭٭مَنْ رَأَى مِنْكُمْ مُنْكَرًا فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ وَذَلِكَ أَضْعَفُ الْإِيمَانِ و ليس وراءه حبة خردل من الايمان٭٭ ﴿هركس در مؤمنان عمل يا قولي را مشاهده نمود كه شرع تقبيحش نموده بود، با دستش جلوي آن منكر را بگيرد، اگر نتوانست با زبانش(يعني با موعظه و نصيحت) منكر آن شود، و چنانچه با زبان هم نتوانست پس با قلبش آن را انكار كند(بدين شيوه كه به آن راضي نباشد و در باطن به انكار آن بپردازد) كه اين مرتبه آخر ضعيف ترين شعبه ايمان و كم ثمرترينِ آن است و بعد از اين مرتبه به اندازه دانه خردلي ايمان وجود ندارد.﴾و صلي الله و سلم علي نبينا محمد و علي آله وصحبه و سلم[1] رواه ابوداود[2] كتاب اقتضاء الصراط المستقيم ج 1 ص 237 و 238[3] رواه مسلم[4] مائده 51[5] مجادله 22[6] فرقان 72[7] تفسير ابن كثير ج 3 و كتاب اقتضاء الصراط المستقميم ج 1[8] رواه ابي داود[9] رواه بخاري و مسلم[10] بقره 148[11] مائدده 48[12] إعلام الموقعين ج 2 ص 236[13] رواه نسائي[14] ابن تيميه الاقتضاء ج 2 ص 915- 925 [15] احكام اهل الذمه ج 1 ص 144- 244

۱۳۸۸/۰۱/۰۵

الظواهرى، البشير را به توبه و سودانى ها را به "نبرد خيابانى" دعوت كرد

در حالى كه در روز سه شنبه 24-3-2009 عمر البشير خود را براى ديدار روز چهارشنبه 25-3-2009 از قاهره آماده مى كند، ايمن الظواهرى مرد دوم سازمان القاعده نوارى ويديوئى را راهى دنياى خبر و تحليل كرد كه در آن رهبر سودان از سوى قائم مقام رهبرى القاعده به توبه دعوت شده است و ملت سودان نيز به "جهاد در كوى و برزن خويش" فرا خوانده شده اند.

در نوار منتشر شده بر روى انترنت در روز 24-3-2009 الظواهرى ابراز عقيده مى كند كه "رژيم سودان حاصل كِشت خود را مى دِرَود". او در اين نوار اين سؤال را مطرح مى كند كه "آيا رهبرى سودان راه اسلام و جهاد را برخواهد گزيد و از مانورهاى سياسى و ترفندهاى ديپلماتيك كه جز تيره روزيها و فاجعه ها نصيب سودان نكرده است، پرهيز خواهد كرد؟"

در اين نوار 17 دقيقه اى كه توسط پايگاه امريكايى "سايت" (ويژه ى مراقبت وبگاههاى اسلامى)، بر روى شبكه ى اينترنت منتشر شده است، مرد شماره 2 القاعده از سودانى ها خواست "خود را براى جنگ خيابانى دراز مدت آماده كنند زيرا مهاجمان صليبى چنگ و دندان نشان داده اند".

گفتنى است تشكيلات القاعده در دهه ى 90 قرن پيش به سودان پناهنده شد، ليكن بعدها از اين كشور رانده شد و به افغانستان پناه آورد.

از سوى در گزارش خاص شبكه ى تلويزيون ماهواره اى "العربيه" فاش شد كه رهبر سودان تصميم گرفته است عازم مصر شود. بر خلاف رسانه هاى مصرى و سودانى كه از ذكر خبر خوددارى كرده بودند، العربيه افشا كرد كه البشير روز چهارشنبه 25-3-2009 دومين سفر خود پس از حكم بازداشت را انجام خواهد داد. او پيش از اين از اريتره كه روابطى مناسبى با غرب ندارد، ديدن نمود.

الظواهرى اظهار داشت كه "رژيم البشير ضعيف تر از آن است كه بتواند در برابر حمله از سودان دفاع كند. شما بايد همان كارى را كه برادرانتان در عراق و سومال كردند، انجام دهيد.

يادآور مى شود عمر البشير كه از سال 1989 سودان را رهبرى مى كند توسط دادگاه جنايى بين الملل لاهه متهم به دست داشتن در حوادث خونبار دارفور سودان در سال 2003 شده است كه به گفته ى منابع دولتى سوادن جان حدود 10 هزار نفر را گرفت، ولى مقامات سازمان ملل مى گویند 6 سال درگيرى بين نيروها و قبايل مخالف و هوادار دولت در دارفور حدود 200 هزار تن کشته برجاى گذاشته است.
درگيريهاى دارفور در سال 2003 زمانى آغاز شد كه نيروهايى غالباً غير عرب عليه دولت سودان مسلحانه شورش كردند.

يادآور مى شود مطبوعات دولت سودان در روز يكشنبه 22-3-2009 گزارش دادند كه هيئت علماى دينى سودان با صدور فتوايى، سفر عمر حسن البشير رئيس جمهور اين كشور به خارج از كشور را جايز ندانست.

رهبر سودان قرار بود در دو كنفرانس در قطر شركت كند كه يكى از آنها كنفرانس سران عرب در روزهاى 29 و 30 مارس بوده است و ديگرى اجلاس سرانى از امريكاى جنوبى و همتايان عرب خود مى باشد. با اين حال عمر البشير سفرهاى خارجى خويش را با ديدار از اريتره از سر گرفت.

يادآور مى شود عمر البشير كه از سال 1989 سودان را رهبرى مى كند توسط دادگاه جنايى بين الملل لاهه متهم به دست داشتن در حوادث خونبار دارفور سودان در سال 2003 شده است كه به گفته ى منابع دولتى سوادن جان حدود 10 هزار نفر را گرفت، ولى مقامات سازمان ملل مى گویند 6 سال درگيرى بين نيروها و قبايل مخالف و هوادار دولت در دارفور حدود 200 هزار تن کشته برجاى گذاشته است.

درگيريهاى دارفور در سال 2003 زمانى آغاز شد كه نيروهايى غالباً غير عرب عليه دولت سودان مسلحانه شورش كردند.


بعضى ها معتقدند كه حكم بازداشت البشير از سوى دادگاه جنايات بين الملل لاهه، مى تواند موجب تشديد خشونت ها در دارفور واقع در غرب سودان و شدت يافتن گرسنگى و ساير مشكلات اهالى گردد. ليكن بعضى از فعالان حقوق بشر معتقدند كه "بايد محاكمه ها عليه رهبرانى كه از قدرت سوء استفاده مى كنند و موجب كشتارهاى وسيع مى شوند، اجرا شود، تا بخشى از عدالت مطلوب تحقق يابد".

لازم به ذكر است كه برخلاف نظر رسمى دولت ايران، بيش از 130 نفر از تحليل گران، هنرمندان و فعالان حقوق بشر در ايران با صدور بيانيه اى خواستار محاكمه ى رهبر سودان شدند و از حكم دادگاه بين الملل مبنى بر بازداشت وى جانبدارى كردند.

ایران دومین کشور دنیا از نظر تعداد اعدام


لندن – - ۹۳ درصد اعدام ها در چین، ایران، عربستان، پاکستان و آمریکا، رخ داده است.

سازمان عفو بین الملل می گوید در سال ۲۰۰۸ حداقل ۳۴۶ نفر در ایران اعدام شدند و این کشور از لحاظ تعداد موارد اعدام در جهان در رتبه دوم قرار دارد.

به گزارش بی بی سی، سازمان عفو بین الملل دوشنبه (۲۳ مارس) گزارش "مجازات مرگ و اعدام های سال ۲۰۰۸" را منتشر کرد.

به گفته این سازمان، دست کم هشت تن از افراد اعدام شده در ایران قبل از ۱۸ سالگی مرتکب جرمی شده بودند که برای آن اعدام تعیین شده است.

عفو بین الملل استفاده از طناب دار و سنگسار کردن برای اجرای مجازات مرگ در ایران را غیر انسانی و بی رحمانه دانسته است.

مجازات سنگسار در قوانین جزایی ایران وجود دارد و در مواردی برای محکومان صادر می شود، اما مقامات قضایی ایران بارها تاکید کرده اند که این حکم سال ها است در ایران اجرا نمی شود.

با این حال سال گذشته حکم سنگسار در روستایی نزدیک شهرستان تاکستان در غرب قزوین، علی رغم دستور آقای شاهرودی به توقف اجرای حکم، اجرا شد.

عفو بین الملل می گوید دادگاه های چین بیشتر از دادگاه های تمام کشورهای جهان مجازات اعدام صادر می کنند و در سال گذشته حداقل ۱۷۱۸ نفر در این کشور اعدام شده اند.

دولت چین این آمار را تایید نمی کند و در عین حال شمار کسانی که هر سال در این کشور اعدام می شوند را منتشر نمی کند.

عفو بین الملل می گوید ۹۳ درصد اعدام های سال میلادی گذشته در پنج کشور چین، ایران، عربستان سعودی، پاکستان و آمریکا، رخ داده است.

عفو بین الملل می گوید ۳۷ نفر در سال گذشته در آمریکا اعدام شده اند و آمریکا بعد از چین، ایران و عربستان در مقام چهارم قرار دارد.

به گفته این سازمان، عربستان سعودی در سال گذشته حداقل ۱۰۲ نفر را اعدام کرده است و همچنان از سر بریدن در ملا عام برای اجرای مجازات مرگ برخی مجرمین استفاده می کند.

این سازمان می گوید که در سال میلادی گذشته در کل ۸۸۶۴ نفر در ۵۲ کشور به اعدام محکوم شدند.

به نوشته عفو بین الملل، این رقم در سال ۲۰۰۷ میلادی ۳۳۴۷ نفر بود.

اما آن طور که این سازمان می گوید در سال گذشته میلادی، ۲۳۹۰ نفر در ۲۵ کشور اعدام شدند.

با این حال، عفو بین الملل با اشاره به این که مجازات اعدام فقط در ۲۵ کشور دنیا اجرا شده، معتقد است که جهان به سمت منسوخ شدن مجازات مرگ در حرکت است.

آرژانتین و ازبکستان در سال گذشته مجازات اعدام را منسوخ کردند.

عفو بین الملل این که جمهوری بلاروس در سال گذشته تنها کشور اروپایی بود که در آن اعدام اجرا شده را مثبت ارزیابی کرده است.

عفو بین الملل گزارش "مجازات مرگ و اعدام های سال ۲۰۰۸" خود را بر اساس خبرهای رسانه های گروهی، اطلاعات گروه های طرفدار حقوق بشر و بیانیه های رسمی دولت ها تدوین کرده است.

اطلاعیه جدید(دستگیری یکی از مسئولان وزارت اطلات کرمان)


به نام خدا
بدینوسیله جنبش مقاومت مردمی ایران (جندالله) به اطلاع عموم مردم بلوچستان و ایران می رساند: مبارزان شاخه اطلاعاتی جنبش در یک عملیات سری یکی از مسئولان عالیرتبه وزارت اطلاعات کرمان به نام ظریف شیبانی که جهت طراحی عملیات تروریستی به بلوچستان آمده بوده را دستگیر کردند.
نامبرده که با چندین نام مستعار در منطقه جنایت می کرد و در قتل و ترور بسیاری از جوانان بلوچ شریک بود در یکی از شهرهای بلوچستان به دام مبارزان افتاد و در یک عملیات دقیق دستگیر شد و سه عدد جی پی اس، یک عدد دوربین ، دو عدد دستگاه تلفن ماهواره ای و چندین قطعه اسلحه از محل سکونت وی بدست آمد.
بازجوئیهای مقدماتی از این تروریست در حال انجام است و به زودی اعترافات وی پخش خواهد شد.
جنبش مقاومت مردمی ایران(جندالله)
http://junbish.blogspot.com/

۱۳۸۸/۰۱/۰۲

شیخ اسامه بن لادن : ای مجاهد سومال جهاد شما اسلام و کفر اما کفار از جهاد مبارک شما خسته اند


دوربـــيين نـــيــوز : شیخ اسامه بن لادن، رهبر القاعده در یک پيامي صوتي خطاب به مجاهدان سومال گفت : به جهاد خود ادامه دهید تا شیخ شریف را بر کنار می کنید. شیخ اسامه بن لادن افزود چنین رییس جمهورهای نماینده و نوکر دشمنان و حکومت را به انها نمی سپارند . در اپتدا رهبری انها دروست نیست و باید با انها مقابله و جهاد کرد . و اما شما جوانان مجاهد سومال جنگی که در ممالک شما راه افتاده است . جنگ اسلام و کفر است . دشمنان اسلام این جنگ را به اتیوپی داده و اتیوپی امروز وکیل تمام و کمال دشمنان اسلامند ولی انها از جهاد مبارک شما خسته اند . برای همین امروزه با هزاران مکرو حیله مردی از خود شما را به رهبری شما انتخاب کرده اند ولی با همان برنامه و آرزوی انها ، شیخ شریف همان عبدالله یوسف قبلی ست . شیخ اسامه بن لادن گفت : شیخ شریف متهم است به اینکه ابتدا با مجاهدان سومال بود.رییس محاکم اسلامی ولی حال با نیروهای غربی ست . وعده های که نماییندی امریکا در کینیا به شیخ شریف داد وی را گمراه ، خط و فکر خود را نیز تغیر داد. شیخ شریف رازی شد به اینکه حکم دست ساز و کفر با احکام اسلامی آميخته و کشور وطنی را دروست کند .این چنین آميختن ، شرک و صاحب ان را از اسلام خارج می کند.شیخ اسامه بن لادن افزود ما باید خیلی هوشیار تر از ان باشیم یک فرصت شش ماهه‌يي كه برخي از علماي سومالي به شيخ شريف داده‌اند تا به اجرا و بررسي قوانين اسلامي بپردازد به منزله آميختن قوانين كفر با قوانين اسلام است و اين مساله، بزرگترين كفر است. در حالی که شیخ شریف خود را برای خراب کردن ان اماده می کند . چگونه می توان ان را حاکم کرد .شیخ شریف رییس جمهور سومال در ابتدا به درخواست مجاهدان سومال رازی به حکم قران در تمام خاک سومال و آتش بس در میان نیروهای مخالف و مجاهدان سومال شد.اما به تازگی شیخ شریف گفته است حاظر نیست تمام احکام قران را حاکم کند .

ایام نوروز نباید ایام اسراف، خدافراموشی، تصادفات و بی بند و باری باشد


در این ایام شلوغ و پرحادثه بهتر است در خانه هایتان بنشینید و آرامش خانه هایتان را بر ناآرامی جاده ها و سفرهای پرحادثه و سرگردان شدن در کنار جاده ها ترجیح دهید. در هیچ جای دنیا این رسم وجود ندارد که همه مردم در چند روز متوالی به سفر بروند و خانه و کاشانه را رها کرده و در بیابانها و دشتها بدون رعایت مسایل حجاب و ... خود را در معرض حوادث قرار دهند.
حضرت شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان در خطبه های این هفته به مسایل مهمی که دین اسلام به آن امر می کند اشاره کرده و مردم را به سخاوت و انفاق در راه الله و کمک به خویشاوندان، فقیران، مستمندان، ابن سبیل و یتیمان فرا خواند.ایشان پس از تلاوت آیه کریمه «ألم تر أنّ الله یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر إن فی ذلک لآیات لقوم یؤمنون فآت ذالقربی حقه و المسکین و ابن السبیل ذلک خیر للذین یریدون وجه الله و أولئک هم المفلحون و ما آتیتم من رباً لیربوا عندالناس فلایربوا عندالله و ما آتیتم من زکوة» به توضیح این آیه کریمه پرداخت و گفت: دین اسلام کامل ترین دین است و تا قیامت راهنمای بشر در تمام شئون زندگی است و برای هدایت انسانیت در تمام ادوار کافی می باشد، این دین شامل حقوق خدا بربندگان و حقوق العباد (حقوق بندگان بر بندگان) است. اسلام دینی بسیار وسیع و فراگیر است که پاسخ گوی تمام مسایل و نیازهای دینی و دنیوی بشر است. الله تعالی چه زیبا ما را هدایت و ارشاد کرده است و ای کاش امت اسلامی مانند مرغان تشنه که بر سر آب فرو می ریزند به سوی قرآن و اسلام رجوع می کردند و تشنگی های دینی و دنیوی شان را بر طرف می ساختند.مولانا عبدالحمید در ادامه به بیان مسایلی که در این آیات مبارکه آمده است پرداخت و خاطر نشان کرد:خداوند دستور داده است که حقوق صاحبان حق را به آنان بدهید و گرنه روز قیامت از شما مطالبه خواهند کرد و در آن روز با چالش های سختی رو برو خواهید شد. الله تعالی در این آیات قبل از اینکه به بیان حقوق و وظایف بپردازد به ما هشدار داده است؛ مگر نمی دانید این خداست که رزق را توسعه می دهد یا تنگ می کند و در واقع الله هشدار می دهد که ورشکستگی و تنگی رزق از جانب الله است و گشادگی و توسعه آن نیز از جانب خداوند متعال است و در هر دو حالت انسان در حال امتحان است.ایشان تصریح کردند: خداوند دارد به ما هشدار می دهد که نترسید اگر زکات دادید، حق مردم را اداء کردید حق صاحبان حق، مستمندان و فقیران را دادید پول و دارایی شما کم می شود هرگز با دادن این حقوق روزی کمی نمی شود، بلکه اسراف و زیاده روی و ولخرجی است که باعث تنگی رزق و مشکلات اقتصادی می گردد.امام جمعه اهل سنت زاهدان در توضیح شناعت اسراف فرمود: یک لیوان آب را بیهوده هدر دادن و ریختن و یک تکه نان را بی پروا انداختن اسراف است. در خیلی از مجالس دعوت و ... چه بسیار غذاها اسراف می شود و در زباله دان ریخته می شود در حالی که در اطراف ما و در شهر ما کسانی هستند که به یک تکه نان محتاج اند و از گرسنگی رنج می برند.قرآن فرموده است: «کلوا واشربوا و لا تسرفوا» بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید اضافه از حد نیاز نخورید، اضافه از حد نیاز ننوشید.مولانا تاکید کرد: بخل، روزی را نمی افزاید بلکه طبق حدیث روزی کمتر می گردد. در حدیث آمده است که خداوند دو فرشته را به سوی مردم زمین می فرستد که این طور دعا کنید: «اللهم أعط منفقاً خلفاً» خدایا به انفاق کننده عوضش را عطا فرما «و أعط ممسکاً تلفاً» مال بخیل را تلف فرما.امام جمعه اهل سنت زاهدان در ادامه تشریح آیه فرمود: خداوند به اعطای حق خویشاوندان دستور می دهد «وأعط ذالقربی حقه» اولین حق به نزدیکترین افراد تعلق می گیرد، پدر و مادر، برادر و خواهر و بقیه خویشاوندان. بنابراین بر فرزندان واجب است که خرج زندگی پدر و مادر را درصورت نیازشان تأمین کنند همان گونه که پدر و مادر در کودکی آنها را تأمین کرده اند. باید به برادر و خواهر، عمو، دایی، عمه، خاله و ... قبل از بقیه کمک کرد، البته توجه به خویشاوندان فقط به معنای کمک مالی نیست و حق فقط در نیازهای مادی خلاصه نمی شود بلکه بیشتر از آن باید محبت، احترام، ارتباط و صله رحمی را در موردشان رعایت نمود. صله رحم را نگه داشتن بزرگترین حقی است که برگردن انسان است؛ اگر مریض شد به عیادتش بروید؛ اگر وفات کرد در جنازه اش شرکت کنید و اگر فقیر و نیازمند کمک شد به او کمک کنید. در نتیجه صله رحم هم در عمر برکت می آید و هم در روزی و بالاخره رضایت الهی نصیب می شود.ایشان تأکید کرد: عده ای هستند که عملکردی بسیار نادرست و عجیب دارند؛ با همه محبت می کنند اما با پدر و مادرو برادر و خواهر به خوبی برخورد نمی کنند، شما باید با همه رفتار خوب داشته باشید و بیشتر از همه و قبل از دیگران با نزدیکانتان خصوصاً پدر و مادر و برادر و خواهران.خطیب مسجد مکی به ادای حقوق مساکین به عنوان دومین حق اساسی که ادایش بر مسلمان لازم است در پرتو آیات تلاوت شده اشاره کرد و افزود: مسکین دو نوع است؛ یکی آنکه در جامعه به عنوان محتاج ظاهر می شود و از دیگران طلب کمک می کند، و دومی آن که محتاج است اما از کسی تقاضای کمک نمی کند، به هر دو باید رسیدگی شود، این دستور الهی است. در گذشته اولیاء الله می گشتند و مساکین را یافته به آنها کمک می کردند.مولانا عبدالحمید در این میان به ادای حقوق یتیمان و بی سرپرستان تأکید کرد و خاطر نشان کرد: یتیم پروری عملی بسیار انسان دوستانه و اسلامی است که باید به آن تشویق شود.در گذشته بعضی از بندگان خاص خدا در خانه هایشان یتیم پرورش می دادند و در تحصیل و ازدواج آنان سعی و تلاش می کردند و برای آخرتشان توشه می اندوختند. پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه وسلم نیز این کار را در زندگی اش انجام داد و به ترحم بر یتیمان تشویق فرمود، در حدیث آمده است: هر کس بر سر یتیمی دست محبت و لطف بکشد در مقابل هر مویی که زیر دستش می آید به او حسنات می رسد. و فرمودند: جلوی یتیمان فرزندانتان را نوازش نکنید مبادا دل کودک یتیم بشکند.شیخ الاسلام با اشاره به پدیده ناگوار از دست دادن پدران در راههای مختلف از قبیل اعدام به خاطر معاملات مواد مخدر، کشته شدن از طریق مین های مرزی و ... به دولت و ملت تأکید کرد این یتیمان و بی سرپرست ها باید مورد توجه قرار گیرند، ایشان افزودند: خانواده هایی که سرپرست شان به حبس ابد محکوم شده، باید مورد تفقد دولت قرار گیرند و تأمین شوند، چرا که قرآن فرموده است: «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا ًو یتیماً و أسیراً» با وجود محبت با خوردنی ها آن را به مساکین، یتیمان و اسیران انفاق می کنند.امام جمعه اهل سنت زاهدان با اشاره به وضعیت فقر در جامعه گفت: فردی گزارشی از وضعیت خانواده های یتیمان و فقیران به من داد و در حالی که گریه می کرد به وضع اسف بار این خانواده اشاره کرد.مولانا عبدالحمید افزود: در این دیار کارخانه، کارگاه، کشاورزی و صنعت نیست، اشتغال زایی نیست، در نتیجه فقر شدید می شود و محتاجان ومستمندان روز به روز افزوده می شوند ومتأسفانه مردم در پرتگاه هلاکت و ابتلا به مفاسد اخلاقی و اجتماعی قرار می گیرند و دست به دزدی و ... می زنند.مولانا تأکید کرد: کسانی که در وضعیت اقتصادی بهتری قرار دارند نباید بقیه را با خودشان مقایسه کنند بلکه باید آستین همت را بالا زده و به آنان کمک کنند. حکومت نباید بگذارد مردم کشور در جلوی چشمان همه طعمه فقر و فساد شوند و به هلاکت برسند.ایشان به داستانی اسف بار در این باره اشاره کرده فرمود: فردی می گفت از مادری پرسیدم: چطور خرج خانواده ات را در می آوری؟ گفت: فرزندانم را به دزدی می فرستم، دیگر چاره ای جز این ندارم!!شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید به سومین گروه که باید حقوق شان داده شود اشاره کرد و گفت: ابن السبیل یا مسافران که از جا و مکان خویش دور شده و دچار مشکل شده اند باید کمک شوند. مسافری که در جاده مانده ماشینش خراب شده یا بنزین تمام کرده و ... باید مورد توجه قرار گیرد، نباید از کنارش بی تفاوت بگذریم. شخصی تعریف می کرد که در لندن دنبال آدرسی می گشتم از کسی پرسیدم او گفت دنبالم بیا و تا مقصد مرا راهنمایی کرد و گفت در غیر این صورت امکان رسیدن من به هدف خیلی کم بود.این مسایل اخلاقی هستند که اسلام آموخته اما ما مسلمانان از آن بیگانه ایم.مولانا افزود: خداوند در ادامه این آیات می فرماید: «ذلک خیر للذین یریدون وجه الله و اولئک هم المفلحون» این راهها بهترین راههایی هستند که انسان را به رضایت الهی می رسانند و باعث بدست آوردن فلاح و رستگاری می شوند. خطیب مسجد جامع مکی به دو مطلب دیگری که در آیات فوق وجود دارد اشاره کرده و فرمود: کسی که مالش را به صورت ربوی به دیگران می دهد و فردا چند برابر آن را می گیرد یا اینکه هدیه ای می دهد و تقاضای هدیه بیشتری می کند این نوعی ربا و حرام است. کسی که هدیه ای می دهد نباید انتظار هدیه بیشتر یا عوض آن را داشته باشد. و در واقع مقصد از هدیه دادن افزودن محبت و دوستی و احترام است. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «تهادوا تحابّوا» به همدیگر هدیه بدهید و محبت بیافزایید.الله تعالی می فرماید: هر کس می خواهد در مقابل عطا کرده اش چیز بیشتری بگیرد نزد الله تعالی هرگز چیز اضافه ای به او نمی رسد و برکت نصیب او نخواهد شد.گروه دوم کسانی هستند که زکات را ادا می کنند و به خاطر خدا مالشان را خرج می کنند زکات مال، آنان را از تلفات وخسارت نجات می دهد، از ورشکستگی محفوظ می دارد و نزد خداوند چندین برابر اضافه می شود.مولاناعبدالحمید در مورد آداب هدیه دادن و هدیه گرفتن گفت: در حدیث آمده است که اگر کسی به شما هدیه داد، هدیه اش را قبول کنید و بعداً به اختیار خود به او هدیه بدهید اگر نتوانستید به او بگویید: «جزاک الله خیراً» خداوند به شما پاداش خیر عطا فرماید. اما امروزه مردم می گویند: دست شما درد نکند، معلوم نیست این جمله از کجا آمده است؟!، بله تشکرکردن خوب است اما در مقابل هدیه اش باید حداقل برای او دعای خیر کنید و بگویید «جزاک الله خیراً».امام جمعه اهل سنت زاهدان در پایان به تعطیلات اول سال و حوادث ناشی از عبور و مرور پرترافیک جاده ها اشاره کرد و از مردم خواست با احتیاط رانندگی کنند و توصیه کرد: در این ایام از خانه هایتان خارج نشوید، ازدحام جاده ها بسیار است. درایام دیگر که جاده ها خلوت شد به تفریح بپردازید.ایشان افزودند: در هیچ جای دنیا مردم اینگونه به تفریح نمی روند که در کنار جاده ها با شلوغی بسیار خانه و کاشانه را رها کنند و همگی به بیابانها و دشت ها هجوم آورند. مولانا عبدالحمید به مسأله نوروز اینگونه اشاره کرد: نوروز معنایی ندارد، هر روز که نو می شود "نوروز" است و اختصاص یک روز خاص یا ایام خاصی به نام نوروز معنایی ندارد.ایشان همچنین به مردم توصیه کردند در هرجا که هستند نماز را فراموش نکنند و با نیت تشکیل در راه خدا (دعوت و تبلیغ) سفر کنند تفریح نیز حاصل خواهد شد و از غفلت جلوگیری شده و اجر اخروی نیز بدست خواهد آمد.

۱۳۸۷/۱۲/۲۹

آیا ایالات متحده آمریکا تا2011 پاره پاره می شود؟؟



دردانگ نیوز: کشوری که طی چندین دهه با استفاده از ارتش وسازمانهای جاسوسی خود کشورها ودولت های مخالف اش را قربانی منافع خود کرده، بایک جنگ داخلی خطرناک که سبب تکه تکه شدن آن خواهد شد روبه رو است.
بسیاری از کارشناسان وسازمانهای برنامه ریزی وپژوهشی ازجمله تحلیل گر وزارت خارجه روسیه "دن پنارین" ویک گروه برنامه ریز مشتمل بر مغزهای متفکر آمریکا پیش بینی کردند ایالات متحده تا2011میلادی به شش بخش (کشور) تقسیم می شود. دن پنارین پیش بینی کننده تجزیه شوروی سابق هم است. مغزهای مفکرآمریکائی با انتشارگزارشی مفصل و ذکر دلایل محکم این مطلب را عنوان کردند.
هم اکنون دهها سازمان وحزب خواهان قانون سازی وترتیب قوانینی برای مشروعیت استقلال طلبی وجدائی از دولت فدرال هستند. طبق یک نظر سنجی درصد جدائی طلبی از 5درصد که در سال 1990 بود به 22 درصد رسیده است.
نویسنده آمریکائی "دایمند" در کتابش Gollapse The می نویسد: پدیده جدائی طلبی در آمریکا پس از آغاز بحران سیاسی در این کشور تقویت یافت و در 5 تا 10 سال آینده آمریکا هم مثل شوروی سابق تجزیه خواهد شد. این نویسنده چهار علت اساسی بر این امر شمرده است: 1- اقتصاد شکست خورده و توخالی آمریکا که روزبه روز دچار بحرانهای خطرناکتری می شود. 2- توسعه طلبی آمریکا 3- در چندین کشور جهان نیروهای ارتش ایالات متحده مستقیماً یا بطور غیرمستقیم در حال نبرد هستند و بخش بزرگی از بودجه این کشور صرف هزینه های این جنگ ها می شود 4- مردم آمریکا علاوه از تحمل مشکلات اقتصادی با معضلاتی چون نابرابری، بیکاری و عدم رعایت حقوق بشر مواجه هستند. موارد فوق باعث شده که مردم ایالت های دور افتاده آمریکا و حتی ایالات پر درآمدی مثل کالیفرنیا و نیویورک خواهان جدائی از " آمریکا" بشوند و بیش از در تنور داغ کاخ سفید نسوزند.
گروههای جدائی طلب که در رأس آنها " امریکن سشن پروجکت" و "میدل بری انستیتیوت" قرار دارند، معتقدند در صورت اتحاد با ایالات متحده ما نمی توانیم به حقوق خود دست یابیم. دولت مالیاتی را که از ایالتهای ما می گیرد بجای هزینه نمودن آن برای عمران و آبادی مناطق ما آنرا صرف هزینه های جنگ هائی می کند که در گوشه و کنار جهان به آن مشغول است و این امر علاوه از مشکلات اقتصادی باعث بدنامی ما به عنوان شهروند آمریکائی در مجامع بین المللی نیز شده است.
بسیاری دیگر از تحلیلگران و کارشناسان آمریکائی اسباب شکست و تجزیه آمریکا را بررسی کرده و می گویند: کشوری که به جهانیان درس زیستن و اخلاق و آداب می دهد خودش دچار بدترین انحطاط اخلاقی شده و همین امر باعث پاره پاره شدن آن خواهد شد. آمریکا بجای اینکه به فکر ملت خودش باشد دوست دارد "پرچمدار عدالت و امنیت" در جهان نامیده شود. رهبران دو حزب مطرح آمریکا دموکرات و جمهوری خواه بخوبی می دانند که سیاست های اشتباه ایالات متحده آمریکا آنرا به سوی جنگی جهانی پیش می برد.
کشوری که به دیگران قرض می دهد خودش هفت بیلیون وچهارصد میلیارد دلار بدهکار است. و 446 هزار سرباز ارتش آمریکا با نزدیک به پانزده ناو دریایی باعث بدبختی و بیچارگی مردم این کشور شده اند.
این گزارشها و تحلیل ها دلیل برآنست که متکبرین و توسعه طلبان که بخاطر حصول منافع خود دست به هر کاری می زنند، بالاخره با شکست، دربه دری و ذلت و رسوائی مواجه خواهند شد.

چشم شیطانی رهبربسته شد واوضاع اهل سنت ایران درذهنم مجسم گشت


از درب اصلی حوزه که واردشد تقریباً تنهابود. لباس عادی به تن داشت. نه شال مدل بسیجی داشت نه عمامه نه جل(جبه)، ریش اش هم کوتاه بود. تعجب کردم فرمانده کل قوا وهمه کاره یک کشوربزرگ چرا تغییرشکل داده وخودش رابه شکل پیرمردزابلی که با گاری ماهی می فروشه درآورده! برای استقبالش نه طلاب رفته بودند نه اساتید ومدرسین وحتی کارمندان حوزه. فقط سرپرست حوزه که درامورنظم وضبط حوزهء نه چندان بزرگ ومشهور ما دخالتی هم ندارند برای استقبال "مقام معظم رهبری"حضور داشتند.
چند لحظه بعد دریک فضای عجیب وخلوت گفت وگو شروع شد وفرمانده کل قوا لیست وار پیشنهادات توأم با دستوراتش را درمورد نصاب درسی حوزه ها و...به سمع اطرافیان می رسانید. در همین لحظه که از طلاب فقط نویسنده این سطور آنجا بود، آیت الله خامنه ای نگاهی به سویم انداخت. احساس خطر کردم و در چشمان کاملاً قرمز رنگ اش چشم شیطان را یافتم. با خودم فکر کردم که مردم می گویند خامنه ای آدم میانه رو و دلسوزی است. بویژه نظر لطف ایشان همیشه شامل حال سیستانی ها و بلوچستانی ها بوده که زحمت میزبانی رهبر آینده خودشون را متحمل شدند، اما چهرۀ خشن و چشمان وحشتناک او بیانگر عکس آن چیزی است که فکر می کردم. از مجلس مقام معظم رهبری دور شدم و خودم را به نزدیک کلاس درس رساندم. ولی با وجود این گودی و تیزی چشمان شیطانی جناب رهبر بیشتر شد که هر بیننده ای را وحشت زده می کرد. خوشبختانه من هم مقاومت کردم و اصلاً چهره ام را بر نگرداندم و به طرف او نگاه کردم.
تا این که جناب رهبر تسلیم شد و چشمان گِرد و بزرگ قرمز رنگش را تغییر داد، یعنی عادی شد. و من در "مسابقه چشم زنی" برنده شدم!
به مجرد اینکه چشمان تیزرنگ رهبر بسته شدند من هم وحشت زده از خواب بیدار شدم و بسیار تعجب کردم که عجب خوابی من دیدم! این خواب بوقت سحر بود و علامات خواب های واقعی هم مشهود بود.
پس تعبیرش چی می تونه باشه؟
دوباره خواب رفتم و در عالم رؤیا پیش یک دوست صمیمی و قدیمی که حافظ کل قرآن است و آدم بسیار صالح و نیک سرشتی است رفتم و ازش خواستم تعبیر خواب ام را بگوید.
تو یک طلبه ای و فکر می کردی خامنه ای که تربیت یافته حوزه هاست نظر مثبتی نسبت به حوزه های اهل سنت دارد. اما این خواب اشتباه ات را تصحیح کرد. حالا فهمیدی رهبر مستقیماً سر خصم با حوزه ها و مساجد اهل سنت برداشته. اما جای خوشحالی است که استقامت شما در مقابل فشارهای رهبر بر کنترل مدارس دینی توسط دولت یا تخریب و پلمپ نمودن آنها بالاخره فرمانده کل قوا را با تمام قوایش مجبور به عقب نشینی می کند و عزت و پیروزی از آن اهل مدارس و حوزه های مقاومت کننده است!
صبح که بیدار شدم وحشت ام به خوشی و سرور تبدیل شده بود و قلباً یقین کرده بودم رهبری صالح و با شجاعت حضرت شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید و همکاری و همدلی ما طلاب و دیگر علماء و فرهنگیان و نخبگان بالاخره ما را از چنگال ظلم و نابرابری رژیم شیعی نجات خواهد داد.
ان شاء الله
توجه: این رؤیا واقعی است و پیام امیدوار کننده ای از طرف پروردگار برای مخلصین و مستقیمین می باشد.

طالبان: تا نیروهای خارجی هستند صلحی در کار نیست


آفتاب: طالبان با رد خبر مذاکرات صلح اعلام نمود که تا خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان به مبارزه خود ادامه می‌دهد.به گزارش سرویس بین‌الملل آفتاب، قاری یوسف احمدی، سخنگوی طالبان روز دوشنبه در گفتگویی با خبرگزاری اسلامی افغانستان اظهار داشت: «اگر 300 سال هم صبر کنید،‌موضع ما این است که تا زمان حضور قوای خارجی در افغانستان وارد هیچ مذاکره‌ای نمی‌شویم».

اظهارات احمدی یک روز پس از آن منتشر شد که روزنامه بریتانیایی Sunday Times از موافقت‌ ملا عمر برای آغازگفتگوهای صلح و اعزام نمایندگانی از سوی این گروه جهت شرکت در مذاکراتی با حضور عربستان سعودی‌ خبر داده بود.این نشریه به نقل از «عبدالله اناس»، از دوستان سابق اسامه بن لادن اعلام کرد که ملا عمر برای شروع گفتگوهای صلح «چراغ سبز» نشان داده است.

اما سخنگوی طالبان با «بی‌اساس» خواندن این ادعاها، تاکید کرد که تغییری در موضعشان ایجاد نشده و تا خروج کامل نیروهای خارجی به «جهاد» ادامه می‌دهند.هم اکنون حدود 70 هزار سرباز خارجی در افغانستان مستقر هستند که 38 هزار نفر آنها را سربازان آمریکایی تشکیل می‌دهند.

ایالات متحده قصد دارد برای مقابله با شورش‌هایی که در مناطق جنوبی و شرقی افغانستان رخ می‌دهد، 17 هزار نیروی تازه نفس به این کشور اعزام کند.طی چند روز گذشته، نه سرباز خارجی بر اثر حملات طالبان کشته شده‌اند تا هفته جاری تبدیل به خونبارترین هفته نیروهای خارجی در چند ماه اخیر باشد.