جورج دبلیو بوش جهت دیدار رسمی بریطانیا رفته بود. ملکه بریطانیا او را برای صرف چای دعوت کرد. بوش از ملکه پرسید: معیار و ملاک برای انتخاب رهبری کشورت چیست؟
ملکه گفت : من همیشه افراد زرنگ و دانشمند را دور و برم جمعه می کنم.
بوش پرسید ؟ از کجا می دونی آنها دانا و زرنگ هستند؟
ملکه جواب داد: از آنها سؤالات خاصی می کنم که طبق آن می توان ذهانت یا کند ذهنی فرد را تشخیص داد. مثلاً حالا جلوی چشمانت من چنین خواهم کرد.
ملکه به نخست وزیر وقت تونی بلر زنگ زد و گفت: آقای نخست وزیر لطفاً به این سؤالم پاسخ دهید: پدر شما یک بچه دارد و هم مادر شما یک فرزند دارد، این بچه نه خواهرت است نه برادرت! بگو این بچه کی است؟
بلر فوراً جواب داد: خانم ملکه عالیه این من ام!!!!
ملکه گفت : صحیح است، تنک یواند گودبای!
ملکه رو به بوش کرد و گفت: حالا فهمیدی؟
بوش گفت : بله! متشکرم. روش جالبیست، من هم این کار را خواهم کرد.
بوش پس از بازگشت به واشنگتن تصمیم گرفت رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنا را امتحان کند. چنانچه آقای هیمز به کاخ سفید احضار شد. بوش روبه رئیس کمیته مجلس سنا کرد و گفت: می تونی به این سوالم پاسخ دهی؟ بله! حتماً آقای رئیس جمهور بفرمائید. سنا تور جواب خواهد داد.
بوش پرسید: بگو ببینم پدرت یک فرزند دارد و مادرت هم یک بچه! این بچه نه برادرت است نه خواهرت! این کیه؟
آقای سناتور کمی فکر کرد اما به جائی نرسید. از بوش اجازه گرفت و چند ساعت مهلت خواست .
هیمز فوراً با سناتورهای ارشد مجلس سنای آمریکا "جلسه اضطرای" گرفت . سناتورهای ارشد چندین ساعت فکر کردند اما نتوانستند معما را حل کنند. آقای هیمز مجبوراً به کولن پاول زنگ زد و مشکل اش را برای او مطرح کرد. کولن پاول در جواب سوال گج کننده گفت: بدون شک اون بچه خود من هستم مرد احمق!
آقای سناتور بسیار خوشحال شد و فوراً در کاخ سفید حاضر شد و گفت: آقای رئیس جمهور جواب سؤال ات را پیدا کردم. من می دونم اون بچه کی است؟ بوش پرسید: کیست؟ سناتور با اشتیاق تمام جواب داد: قربان! کولن پاول است.
بوش هم "زرنگی" اش را چنین ثابت کرد: اشتباه است! احمقِ کودن ! اون بچه تونی بلر است!!!!!!!!!
