۱۳۸۸/۰۳/۱۹

حکم شرعی رأی در انتخابات


بدون تردید در گذشته افرادی سود جو، بر صحنه سیاسی کشورها ظهور کرده‌اند و تا زمانی که افرادی درستکار و صالح برای اصلاح صحنه سیاسی کشورها، اقدام نکنند‌. وضع آن روز به روز وخیم‌تر شده و بالاخره این آلودگی به خانه‌های مردم سرایت می‌کند. و این کار خردمندانه‌ای نیست که از دور، تماشگر زشتی‌های این سیاست باشیم. بلکه تقاضای عقل و دانش این است که میدان سیاست را از سلطه کسانی که آن را آلوده کرده‌اند، به در آوریم.

علامه مفتی محمد تقی عثمانی
نائب رئیس جامعه دارالعلوم کراچی
عضو مجمع فقه اسلامی جده
عضو سابق دیوانعالی پاکستان

حکم شرعی رأی در انتخابات
الحمدلله وسلام علی عباده الذین اصطفی، اما بعد
سیاست نادرست عصر حاضر، واژه «رأی» و «انتخابات» را چنان بدنام کرده است که به محض شنیدن آن، مفاهیم: دروغ، رشوت، مخادعه، فریبکاری و دغل بازی در اذهان تداعی می‌شوند و به همین خاطر است که بیشتر افراد محترم و با شخصیت، از ورود به گرداب انتخابات امتناع می‌ورزند.
اشتباه بزرگ این است که بعضی خیال می‌کنند سیاست انتخابات و رأی دادن هیچ ارتباطی با دین ندارد و این تصور و خیال نادرست، منشأ بسیاری از سوء تفاهم‌های رایج در جامعه ما می‌باشد که در این مقاله ضرورت بیان و تشویق به ترک آنها، مدنظر قرار گرفته است.

رأی دادن شرعاً واجب است
اولین سوء تفاهمی که در افراد ساده لوح، به وجود می‌آید زاییدۀ ساده‌اندیشی آنها می‌باشد که مبدأ پیدایش آن به اندازه نتایجش بد نمی باشد و علت پیدایش آن، این باور و تصور است که سیاست امروزی تبدیل به توطئه، فریب و خیانت شده است. بنابراین سبب می‌شود که انسانهای شرافتمند:
- وارد سیاست نشوند.
- در انتخابات نامزد نگردند.
- و به نامزدهای انتخاباتی رأی ندهند.
این طرز تفکر، هر چند که برخاسته از نیتی پاک باشد، اما به هرحال اشتباه و به ضرر مصالح کشور و ملت تمام می‌شود.
بدون تردید در گذشته افرادی سود جو، بر صحنه سیاسی کشورها ظهور کرده‌اند و تا زمانی که افرادی درستکار و صالح برای اصلاح صحنه سیاسی کشورها، اقدام نکنند‌. وضع آن روز به روز وخیم‌تر شده و بالاخره این آلودگی به خانه‌های مردم سرایت می‌کند. و این کار خردمندانه‌ای نیست که از دور، تماشگر زشتی‌های این سیاست باشیم. بلکه تقاضای عقل و دانش این است که میدان سیاست را از سلطه کسانی که آن را آلوده کرده‌اند، به در آوریم.
سیدنا ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه این فرمایش گرامی رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم را نقل می‌فرمایند: الناس اذا رأؤا الظالم فلم یأخذوا علی یدیه او شک ان یعمهم الله بعقاب. [جمع الفوائد صفحه 51ج 2 بحواله ابوداود و ترمذی]
ترجمه: وقتی که مردم ظالمی را ببینند و او را از آن ظلم باز ندارند پس نزدیک است که خداوند همه آنان را به عذابی سخت گرفتار کند.
وقتی که شما با چشمان خویش می‌بینید که ظلم می‌شود و شما این توانایی را دارید که با شرکت خود در انتخابات تا حدی شدت ظلم را کاهش دهید، پس بنابر حدیث بالا، بر شما لازم است که به جای خاموش نشستن، دست ظالم را گرفته و او را از ظلم و ستم منع کنی.
برخی از انسانهای متدین، براین باورند که رأی دادن ما هیچ تأثیری در بهبود اوضاع ندارد و هیچگونه فایده‌ای را به بار نمی‌آورد. اما خوب بیندیشید که پیامبر گرامی اسلام چه می‌فرمایند: کتاب مسند احمد روایت حضرت سهل بن حنیف رضی‌الله‌عنه را نقل می‌فرمایند که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند:
«ومن اذل عنده مؤمن فلم ینصره و هو یقدر علی ان ینصره اذله الله علی رؤوس الخلائق».
ترجمه: اگر در جلو چشمان کسی، به مؤمنی توهین شود و او با توجه اینکه توان منع آن را دارد ولی فقط به تماشای آن بنشیند، خداوند او را در جلو مردم رسوا می‌کند.

رأی ندادن حرام است
از دیدگاه شریعت رأی ندادن همانند گواهی و شهادت است.
همانگونه که گواهی دروغ حرام و ناروا است، پنهان کردن گواهی راستین نیز حرام می‌باشد. قرآن مجید می‌فرماید:
«ولاتکتموا الشهادة و من یکتمها فانه اثم قلبه». [سوره بقره- آیه 283]
ترجمه: گواهی را پنهان نکنید که هر که آن را پنهان کند هر آیینه دل او گناهکار است.
حضرت ابوموسی اشعری رضی‌الله‌عنه می‌گوید که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: «ومن کتم شهادة ادا دعی الیها کان کمن شهد بالزور». [جمع الفوائد بحواله طبرانی ص 62ج 1]
ترجمه: هرکس که گواهی را پنهان کند هنگامی که برای ادای آن فراخوانده می‌شود، مانند کسی است که گواهی دروغ داده است.
در رابطه با ادای شهادت، اسلام این امر را مستحسن دانسته است که انسان قبل از اینکه از وی مطالبه شهادت شود، آن را وظیفۀ خود دانسته ادا نماید. بلکه منتظر تشویق، مطالبه و دعوت کسی نباشد.
حضرت خالد رضی‌الله‌عنه می‌گوید رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: «الا اخبرکم بخیر الشهداء، الذی یأتی بشهادته قبل ان یسألها». [جمع الفوائد ص 261ج 1 بحواله مالک و مسلم و غیره]
ترجمه: آیا شما را به بهترین گواهان خبر ندهم ؟ او کسی است که قبل از طلب شهادت، آن را ادا کند.
بدون تردید رأی، نوعی گواهی است که همه احکام قرآن و سنت در رابطه با شهادت، برآن اجرا می‌شود. بنابراین خودداری از رأی دادن با دیانت، هم خوانی ندارد. مهمتر از همه، رأی دادن به افراد درستکار، وظیفه هر فرد مسلمان است و باید دانست که دوری افراد متدین، شریف ومیانه‌رو از صحنه‌های انتخاباتی موجب می‌گردد که صحنه انتخابات میدان رقابت افراد بد طینت، بی دین و فتنه‌انگیز شود و پس از آن نباید توقع داشت که حکومت به دست افراد خیراندیش و خدمتگذار بیفتد.
اگر افراد متدین خویشتن را از صحنه سیاست دور نگهدارد، پس شکوه و شکایت از فساد اخلاقی، اشاعه و انتشار سرسام‌آور گمراهی و ضلالت در کشورها کاری بیهوده و بی‌جا خواهد بود. زیرا که خودشان مسئول این همه انحرافات و بی‌بند و باری هستند. و هر کدام به سهم خویش از عذاب یا ثواب مسئولین حکومتی بهره‌مند می‌شوند. قابل توجه است که نسلهای آینده از این شر و فساد به هیچ وجه درامان نمی‌مانند. زیرا که سیلاب ظلم به تدریج همه جا را فرا گرفته و تمام راههای اصلاح را مسدود می‌کند که بدین ترتیب، نسل آتیه در امواج ظلم، غوطه‌ور خواهد بود.

انتخابات فقط یک امر دنیوی نیست
دومین سوء تفاهم در رابطه با انتخابات از اولی هم بدتر است زیرا که مردم، دین را منحصر در نماز و روزه دانسته و سیاست و فعالیتهای سیاسی و اقتصادی را امری، جدای از دین تصور می‌کنند و بر این باورند که تمامی امورمذکور، جدای از دین می‌باشند. چنانکه بسیاری از افراد مشاهده شده‌اند که در زندگی شخصی به عبادت، ذکر، نماز و روزه پایبند هستند، اما در رابطه با تجارت و خرید و فروش به فکر رعایت حلال و حرام نیستند و در رابطه با نکاح و طلاق و ارتباطات قومی و خانوادگی به فرامین دین و شریعت اصلاً توجهی ندارند.
عده‌ای از مردم عملاً انتخابات را ویژه امور دنیوی دانسته و بی‌بند و باریهای مختلفی را تحمل می‌کنند و غافل از این هستند که چه گناه بزرگی را مرتکب شده‌اند. چنانکه بسیاری از مردم با وجود داشتن عقیده اسلامی و نظریات درست، بر اساس روابط شخصی و خانوادگی به فرد غیراصلح رأی می‌دهند، درحالی که اطلاع دقیق دارند که آن فرد صلاحیت ندارد و مستحق رأی نیست. بلکه رقیب او اصلح است. اما بنابر روابط خویشاوندی و ... به غیراصلح رأی می‌دهند و اصلاً توجه ندارند که از نظر شرع و دین مرتکب چه گناه بزرگی شده‌اند. رأی شهادت است و درباره شهادت قرآن کریم می‌فرماید:
«‌و اذا قلتم فاعدلوا ولو کان ذا قربی» [سوره انعام آیه 152]
ترجمه: وچون سخن گویید (یعنی گواهی دهید یا حکم کنید) پس انصاف بنمایید و اگرچه آن محکوم علیه از خویشاوندان شما باشد.
وقتی که وجدان و ضمیر کسی و یا شریعت تشخیص دهد که فردی که به آن رأی داده می‌شود صلاحیت رأی را ندارد، یا حریفش اصلح است، پس دراین صورت رأی دادن به خاطر روابط شخصی، گواهی دروغ محسوب می‌شود و گواهی دروغین را قرآن کریم به بت پرستی تشبیه کرده است:
«فاجتنبوا الرجس من الاوثات و اجتنبوا قول الزور» [سوره حج آیه 30]
ترجمه: پس احتراز کنید از پلیدی بتان واحتراز کنید از سخن دروغ (یعنی گواهی دروغ).
در مواقع متعددی رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم گواهی دروغین را از اکبرالکبائر(یعنی بزرگترین گناهان) شمرده و وعیدهای سخت، بیان فرموده است.
از حضرت ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه مرویست که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: «آیا گناهان بزرگ را نگویم؟ شرک به خدا، نافرمانی والدین». [خوب توجه کنید] گواهی دروغ! سخن دروغ ! ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه می‌گوید: حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم تکیه داده بودند وقتی که ذکر گواهی دروغ آمد، فوراً راست نشسته و کلمه دروغ را چند بار تکرار کردند و ما در دلهایمان تمنا کردیم که ای کاش آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم خاموش شود. [ بخاری و مسلم بحواله جمع الفوائد ص 162ج2]
این وعیدها فقط در صورت استعمال نادرست رأی تحقق می‌یابند و فردی که به خاطر روابط خانوادگی رأی دهد یا به خاطرجمع پول و ثروت به نامزد غیراصلح رأی دهد، علاوه از گواهی دروغ، گناه ارتشاء را نیز مرتکب شده است. بنابراین نداختن رأی خود را به داخل صندوق انتخابات فقط یک کار دنیوی تلقی نکنید و تصور ننمایید که این مسئله هیچ ربطی با دین ندارد.
یقین داشته باشید هر فردی باید در روز قیامت در برابر پروردگارش جوابگوی این عملش نیز باشد که گواهی خود را تا چه اندازه با دیانت و امانت انجام داده‌ای؟

به غیراز اصلح رأی دادن، از سخت‌ترین گناهان است.
برخی می‌گویند: اگر رأی دادن به نااهل گناه است مسئله‌ای نیست چون بر فهرست گناهان خود گناهی را اضافه می‌کنیم . باید آگاه بود که این فریب نفس و شیطان است. اگر کسی در حین ارتکاب گناه اینگونه بیندیشد، هیچگاه از ارتکاب گناهان، رهایی نمی‌یابد. مثلاً اگر به بدن شخصی، اندکی نجاست و پلیدی اصابت کند باید به فکر پاک کردن آن باشد نه اینکه به خاطر آن نجاست اندک، خویشتن را در منجلاب نجاسات و فساد بیندازد.
گناهان با همدیگر فرق بسیار دارند. گناهانی که اثرات بد آن، همه ملت را در برمی‌گیرد ضرر آن در مقابل گناهان شخصی بسیارسخت‌تر است. گناه فردی هر چند که به ذات خود قبیح و زشت باشد، اما نتایج بد آن از سه تا چهار نفر تجاوز نمی کند. به همین خاطر عموماً تلافی آن نیز ممکن و قابل جبران می‌باشد و توبه کردن از آن نیز آسان است. و احتمال بخشش آن نیز وجود دارد. گناهی که نتیجۀ شوم آن همه ملت و کشور را در برمی‌گیرد، تلافی آن ممکن نیست. به همین خاطر اگر کسی بخواهد که در آینده از آن گناه توبه کند، اما از جرم گناهی که در این رابطه باشد، کاملاً تبرئه نمی‌شود و امید به رهایی از عذاب آن خیلی کم است. بنابراین این گناه از دزدی، راهزنی، زنا و دیگر تمام گناهان سخت‌تر است و این (شهادت دروغین) را بر دیگر گناهان نمی‌توان قیاس کرد. کاملاً صحیح است که ما در طول شبانه‌روز، مرتکب گناهان متعددی می‌شویم. اما همه این گناهان، از آن دسته‌اند که اگر خداوند متعال توفیق توبه نمودن را عطا نماید، بخشیده می‌شوند و تلافی آنها ممکن است. اما معنی آن این نیست که ما در مقابل گناهان سر تسلیم فرو کنیم که تلافی‌شان ناممکن است و بخشایش آنها امری مشکل می‌باشد.
بعضی تصور می‌کنند که در مقابل صدها هزار رأی، رأی یک نفر چه دردی را دوا می‌کند؟ اگر آن یک رأی به فردی نامناسب داده شود، چه تأثیری بر آینده کشور و ملت خواهد داشت؟
اولاً: باید بدانید اگر همه افراد ملت دارای این طرز تفکر باشند، بدیهی است که درتمام شهر، حتی یک رأی نیز در محل صحیحش استعمال نخواهد شد.
ثانیاً: نظام شمارش آرایی که نزد ما (پاکستان) مرسوم و متداول است، چنان است که رأی یک نفر جاهل و بی‌سواد هم حائز اهمیت است و باعث تغییر در کل آراء به نفع و ضرر کشور و ملت می‌شود. امکان دارد حتی یک رأی به نفع نامزدی ناکارآمد، بدکردار و بی‌دین در صندوق انداخته شود و فقط همان یک رأی باعث پیروزی‌اش در انتخابات و موجب تحمیل شدنش، بر کشور و ملت گردد.
و بسا اوقات غفلت و کوتاهی یک شهروند عادی، تمام کشور را به تباهی می‌کشاند. زیرا که تک تک آرا در نظام جاری بسیار سودمند و باارزش می‌باشند و این وظیفه ملی، اخلاقی و شرعی هر فرد است که به اهمیت خاص رأی خود، توجه داشته و آن را به فردی که اصلح و در واقع مستحق آن است، بدهد.

ده امر نادرست دوران تبلیغات و مبارزات انتخاباتی
هیاهوی انتخابات چنان طوفان بزرگی از گناهان و اعمال زشت را به پا می‌کند که تاریکی و قباحت آن همه جامعه را فرا می‌گیرد. دراین دوران بر شریعت، اخلاق، مروت و مردانگی چنان صدمات سهمگینی وارد می‌شود که از هیبت آن سراسر کشور به لرزه می‌افتد.
هولناک‌ترین صحنه این طوفان ویرانگر، آن است که وقاحت و زشتی گناهان را از دلها محو ساحته و گناه و ثواب را برای مسلمانان یکسان جلوه می‌دهد و هوس کور اقتدارخواهی، ارتکاب به هر گناه کوچک و بزرگ را چون شیر مادر، حلال اعلام می‌کند.
رواج بی‌قید و بند این معاصی، آنقدر اجتماع ما را آلوده کرده است که سبب سلب جرأت منع و انکار، از طرف مصلحان دینی و اجتماعی شده است و رواج بلامانع این گناهان به طور اتوماتیک، مهر سکوت بر دهان واعظان و اصلاح‌گران اجتماعی زده است و بدین جهت که بسیاری از مردم از زشتی و وقاحت این اعمال نا‌آگاه و بی‌اطلاعند و بدون قصد به انجام دادن این گناهان مبادرت می‌ورزند.
بنابراین برخی از گناهان مربوط به مسائل انتخابات را جهت کسب اطلاع و آگاهی مسلمین و با امید بر پرهیز از ارتکاب آنها در اینجا نقل می‌کنیم.
و ما ذلک علی الله بعزیز و ما علینا الا البلاغ المبین و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم:

1- گناهان و منکراتی که در جامعه ما در رابطه با انتخابات مرسوم شده‌اند، ریشه همه آنها هوس اقتدار و طمع رسیدن به پست و مقام است که اقتدار طلبان برای پیدا کردن راه جوازش، گاهی اوقات از گناهان انتخاباتی به خیرخواهی خویشتن و ملت تعبیر می‌کند. در حالی که رهنودهای قرآن و سنت دربارۀ اقتدار و حکومت است که آنها مدالها و جام‌های افتخار نیستند که برای تصاحب‌شان عجولانه اقدام کرد، بلکه مسئولیتهای بسیار سنگین دنیوی و اخروی می‌باشند که از عهده گرفتن آنها انسان باید همواره لرزه براندام باشد، و بدون ضرورت و لزوم، نباید خویشتن را در بوته آزمایش گذاشت.
به همین خاطر وقتی که از سیدنا فاروق اعظم رضی‌الله‌عنه تقاضا شد تا عبدالله بن عمر رضی‌الله‌عنهما را برای خلافت نامزد کند، در جواب فرمودند: «‌مسئولیت خلافت به یک فرد از خاندان خطاب کافی است من نمی‌خواهم این بار گران را بردوش فرزندم بگذارم».
اگر حقیتاً در دل کسی احساس مسئولیت واقعی این بار گران باشد، پس بدون شک رسیدن به اقتدار و پست و مقام، با روشها و شیوه‌های صحیح و مجاز موجب ترقی کشور و ملت می‌شود و از هر گفتار، رفتار و پندار او این خیرخواهی نمایان می‌شود که در نتیجه آن خرابی و مفاسدی که از بی‌قانونی و گناه به وجود می‌آید در دوران زمامداری این فرد قطعاً پدید نمی‌آید.
خرابیهایی که فضای سیاسی امروز کشورها بر اثر آن مسموم‌‌اند به خاطر این است که اقتدار و حکومت چیزی با منفعت و لذت‌بخش و موجب جلب مفاد مادی، تصور می‌شود و برای رسیدن به آن از بذل هر گونه سعی و کوشش دریغ نمی‌شود. این همان حرص اقتدار طلبی است که از آن نباید توقع خیر و موفقیت داشت. و نتیجۀ لازمی‌اش این است که از آن گناه خودخواهی، استبداد رأی، خودمحوری و بی‌قانونی به وجود می‌آید که موجب انتشار شر و فساد در سراسر جامعه می‌شود.
2- بخشی از این شر و فساد مربوط به مبارزه انتخاباتی ما می‌شود که اتهام بستن به یکدیگر و بدگویی از همدیگر جزئی از آن است. مصیبت این جاست که رقیبان انتخاباتی ایراد و انجام هر نوع گفتار و رفتاری را همچون شیر مادر مباح و حلال تصور می‌کنند. برای پیروزی خود و شکست دیگران از منسوب نمودن آنها به اتهامات نادرست و پوچ اجتناب نمی‌ورزند. بلکه آن را بخشی از جنگ تبلیغاتی تلقی می‌کنند که بدون آن تصور پیروزی سیاسی را محال می‌دانند.
تعالیم و دستو اسلام این است که اگر فردی، هرچقدر هم بد باشد اتهام ناروا بر وی بستند، تا زمانی که آن اتهام اثبات نشود، به هیچ عنوان جایز نیست خطابه‌ها و بیانیه‌هایی که در کنفرانس و جلسات تبلیغاتی ایراد می‌گردند، از این گونه اتهامات که فقهای کرام آنها را بهتان می‌نامند و از گناهان کبیره‌اند خالی نمی‌باشند. بسا اوقات دراتهام‌ها چنان سخنان زشتی را بر زبان می‌آورند که غیر از گناه اتهام، گناه دشنام‌گویی را نیز دربر می‌گیرد.
در حدیثی جناب رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم، جان، مال، و آبروی مسلمانان را از کعبه مقدس‌تر شمرده است . مفهومش این است جرم تعرض به مال و جان و آبروی مسلمان حتی- معاذالله- از منهدم کردن کعبه هم سنگین‌تر است. لیکن در تبلیغات انتخاباتی آبروی حریف در کوچه و بازار ریخته می‌شود و با اتهامات واهی شخصیت وی لکه‌دارمی‌شود. همه روزنامه‌ها، جلسات انتخاباتی و حتی در و دیوار شهر از بهتان بستن و فحاشی به همدیگرَ، حکایت دارند و در شرف انفجار قرار دارند.
3- بیان هویت حقیقی نامزدها، در زمان انتخابات، تا مردم از دسیسه‌ها و ضررهای آن نجات یابند لازم است. اما برای این منظور باید اوصاف واقعی نامزد بیان گردد و نیز رعایت دو امر ضروری می‌باشد:
اولاً: هیچ سخن بدون تحقیق، گفته نشود و در هر حال نباید انصاف را از دست داد‌.
ثانیاً: این امر ناخوشایند جستجوی اسرار نامزدها، فقط به قدر ضرورت انجام گیرد و مایه تزیین مجالس و نقل محافل نشود، زیرا اگر بهتان نباشد، حتماً در گناه کبیره غیبت داخل است، که قرآن کریم آن را مترادف با خوردن گوشت برادر مردۀ انسان قرار داده است.
در مجلس حضرت عبدالله بن عمر رضی‌الله‌عنه شخصی بدیهای حجاج بن یوسف سقفی را بیان کرد؛ لم و ستم حجاج در میان مردم نیز مشهور بود. اما به خاطر اینکه چنین مجلسی، جای بیان بدیهای وی نبود، حضرت عبدالله بن عمر رضی‌الله‌عنهما خطاب به آن مرد گفت: این غیبت است. اگر چه حجاج بر مردم بسیار ستم کرده است ، اما این دلیلی بر جواز غیبت از او نمی‌شود. بدان که خداوند متعال حساب ریختن آن همه خون بی‌گناه را از حجاج می‌گیرد پس اگر غیبت او بشود نزد خدا عقاب دارد.
4- برای پیروزی در انتخابات، علاوه از بستن تهمت به دیگران، دادن نسبتهای ناروا، خودستایی و ادعای انجام خدمات، از برنامه‌های اصلی تبلیغات هر نامزد، به شمار می‌رود. توجه داشته باشید که خودستایی و تظاهر در هر مذهب و طرز تفکر اخلاقی، حداقل گناه است. اما در تبلیغات کشور ما (پاکستان) هیچگونه تدابیری برای ممنوع کردن این اعمال ناپسند، درنظر گرفته نشده است.
1- نامزدها برای تشویق مردم جهت شرکت در انتخابات، رأی دادن بدون تأمل و تدبر را با وعده‌های زیبا و دلخوش کن آرایش می‌دهند. و در هنگام وعده دادن از اجرای آنها بحثی به میان نمی‌آورند، که پس از رسیدن به مقصود چگونه باید به آنها جامۀ عمل بپوشانند. بلکه بر این اصرار دارند که با خرج بیشتر وعده‌ها و به مزایده گذاشتن آنها، بردیگران فائق آیند.
مثلاً می‌گویند: وقتی ما انتخاب شویم احوال مستضعفین را یکسر دگرگون می‌کنیم. مناطق محروم شهر را مثل پاریس آباد می‌کنیم. ما فقر و بیسوادی را از بیخ می‌کنیم.
اینگونه ادعاهای بلند و سخنرانی‌ها و بیانیه‌های خبری، گوش شهر را پُر و کر کرده است. با این ادعاهای پوچ و وعده‌های دروغین، کوشش می‌کنند تا مردم ساده‌اندیش را فریب دهند.
2- پخش پوستر، برگزاری جلسات و راهپیمایی‌های حمایتی، بخش لازم مبارزات انتخاباتی می‌باشند. اگر راهپیمایی‌ها در حد نزاکت و اخلاق باشند ناروا نیستند. اگر راهپیمایی‌ها در حد نزاکت و اخلاق باشند ناروا نیستند. اما واقعیت این است که اینگونه جلسات و راهپیمایی‌ها عموماً خالی از فساد اخلاقی و مفاسد اجتماعی نیستند.
در نظر برگزارکنندگان این مجالس، عزت و آبروی رقیب سیاسی کوچکترین اعتبار و اهمیتی ندارد و اگر در وجود خود قدرت و توانی را احساس کنند و فرصت بروز آن را بیابند از ضربه زدن و سر به نیست کردن رقیب، هیچگونه ابایی ندارند.
3- بیشتر جلسات و راهپیمایی‌های انتخاباتی را در خیابانهای اصلی شهر برگزار می‌کنند که برای عبور و مرور مردم عادی مشکل‌ساز است. ازدحام جمعیت، ترافیک بزرگی ایجاد می‌کند که رهگذران دچار مشکل و سردرگمی می‌شوند. ممکن است افراد ناتوان و بیمار به خاطر همین موانع ترافیکی از معالجه خویش، باز مانند. و بسیاری از کارگران و کارمندان مستمند، نتوانند به موقع به محل کار خود برسند. با ایجاد راه‌بندان و موانع در خیابانهای اصلی شهر، چه بسا کارمندانی بیکار گشته و به اقشار آسیب‌پذیر جامعه خسارتهای جبران ناپذیری وارد آید.
4- نوشتن شعارهای انتخاباتی و چسباندن پوستر، سهم بسزایی دربدنما کردن چهره شهر دارند و قسمت جدایی ناپذیر کار تبلیغات انتخاباتی به شمارمی‌روند و لکه‌هایی از این شعارهای ضد و نقیض، تا مدتها بر چهره ساختمانهای دولتی و غیردولتی خودنمایی می‌کنند. هیچ کس براین هم نمی‌اندیشد که لکه دار نمودن و بدنما کردن ساختمان دیگران، بدون رضایتشان مترادف با غصب و تصاحب آن است.
رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: «استعمال زمین دیگران بدون رضای آنها جایز نیست».
دیوارها و ساختمانها، حتماً مالکی دارند که بدون کسب اجازه از وی بهره برداری از آنان حرام است. بنابراین لکه‌دار نمودن و بدنما کردنشان بدتر از بهره‌برداری است. کسانی که ادعای از بین بردن فقر و بیسوادی را دارند، بدون هیچ ابایی مرتکب این غصب و غارت می‌شوند. و اگر شخصی دلسوز و متدین مانع این کار شود با چوب و چماق به حسابش می‌رسند.
5- خرید و فروش رأی و وارد معامله شدن با کسانی که آرای زیادی در اختیار دارند و وعدۀ انجام اعمال نامشروع آنها، جداگانه گناه محسوب می‌شود که در میان اکثر نامزدهای از خدا بی‌خبر و غافل از یاد قیامت، این کارها رواج داشته و متداول است. و آنها هستند که جامعه را به فساد و تباهی کشانده‌اند.
10 بدیهی است که برای مبارزات انتخاباتی، میلیونها روپیه سرمایه لازم است و معمولاً برای بدست آوردن این مبالغ هنگفت دست سازش به سوی قدرتهای بزرگ و بیگانه دراز می‌کنند که با پذیرفتن شرایط وام دهی قدرتهای بیگانه، پایه‌های نحیف اقتصاد کشور را متزلزل و ویران می‌سازند.
کسانی که از طریق مذکور موفق به فراهم نمودن مبلغ مورد نیاز نشوند، برای برطرف کردن نیازهای مالی مبارزات تبلیغاتی، حزب خویش از افراد ثروتمند و صاحبان صنایع هموطن قرض می‌گیرند که گاه گاهی این پول حکم رشوت به خود می‌گیرد به این مفهوم که درهنگام اخذ این پول، شرط می‌گذارند که وقتی به حکومت رسیدند به پول دهندگان امتیازات خاصی خواهند داد.
و اگر آنها از دادن پول انکار ورزند به طرق گوناگونی، مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند.
هر حزبی که پرقدرت‌تر باشد و امکانات پیروزی‌اش از دیگر احزاب قوی‌تر باشد، مطالبات مالی‌اش مؤثر‌تر، واقع گشته و شانس جمع آوری مبلغ مورد نیازش بیشتر است.
این گناهان کبیره، فقط به طور مثال ذکر گردید و اگر با نظر دقیق و عمیق بیندیشید، معلوم می‌شود که هر گناهی، دارای چندین زیر مجموعه از گناهان است . که در دوران مبارزات انتخاباتی این معاصی، باگستاخی و جرأتی هرچه تمام‌تر انجام می‌گیرند.
حالا بیندیشید! حکومتهایی که بر اساس دروغ، تهمت پردازی، بهتان، غیبت، و عده‌های دروغین، فتنه انگیزی، آزار بندگان خدا، تصرف ناجایز از املاک مردم وساختمانهای دولتی که همه از گناهان کبیره هستند به وجود آیند، چه خدماتی از قبیل امنیت و آرامش، عدل و انصاف انجام می‌دهند، و از جامعه‌ای که سر تا سر آن را به ظلمت گناهان آلوده‌اند، چگونه توقع امنیت، فلاح و رستگاری خواهند داشت؟
غرض از تقدیم این گزارشات و انتقادات، دمیدن روح یأس و ناامیدی در مردم و نیز انتقاد برای انتقاد نیست، بلکه غرض آن است که مسلمانان بیماریهای اجتماعی خویش را بشناسند، تا به قدر استطاعت، خویشتن را از منجلاب آن گناهان برهانند. یا آن دسته از مسلمانان که نادانسته مبتلای این گناهانند از قباحت آنها اطلاع یافته، نجات یابند.
در پاسخ این اشکال که نجات یک تن از این طوفان معاصی چه تأثیری بر جامعه دارد؟ باید گفت: کوچکترین خرابی که از جامعه کم شود نعمت بزرگی است. زیرا در حقیقت جامعه عبارت از مجموعۀ افراد است و بسا اوقات از همت و اراده یک فرد در اجتماع انقلاب به وجود می‌آید و یک مرد خودآگاه جهانی را دگرگون می‌کند و در واقع:
«هر فرد هی ملّت کی مقدر کا ستارا» هر فرد ستاره سرنوشت جامعه است، که با روشنی خویش می‌تواند جامعه و ملتی را از افتادن در پرتگاه گناه و هلاکت نجات داده و به سوی ساحل سعادت سوق دهد.
پایان